یادگارِعُمر
درباره وبلاگ


حافظ سخن بگوی که بر صفحۀ جهان ------- این نقش ماند از قلمت یادگارِ عُمر ---------- خوش آمدید --- علی
نويسندگان
شنبه 21 دی 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

فَریسی

فَریسی. یکی از فرق «یهود» است که در ایّام خداوندِ ما تا به حال بوده و هستند اما این اسم در کتاب «عهد عتیق» به هیچ وجه مذکور نیست و نیز اصل این فرقه هم معلوم نیست به جز اینکه میــگویند «فریسیان» خلفاء و جانشینان فرقۀ «خسیدیه» یعنی مقدّسین مذکور در «مَکابیان» بوده اند ....
فرقه ای از «یهود» است و در ترجمۀ «دیاتسارون» از آنها به «معتزله» تعبیر شده است.

***

مَکابیان

مَکابیان. نام خاندانی از قوم یهود که اسم حقیقی آنها حسمونیان بود از حسمون که پدر جد «متاتیاس» و از پسران «یهویاریب» است و یهود بن متاتیاس به مکابیوس ملقب شد و از آن پس این نام بر همۀ آن خاندان اطلاق گردید و بالاخره همۀ طایفه را که در تحت ظلم سلوکیان پیدا شدند مکابیان گفتند. بعضی را گمان چنان کند که معنی این اسم محل زدن می باشد و دیگران معنی آن را خاموش کننده و سایرین خراب دانسته اند. هنگامی که مأمورانی از جانب «آنتیوخوس اپیفانیس» پادشاه سلوکی به «مودن» آمدند و قوم را به تقدیم قربانیهای بت ترغیب نمودند «متاتیاس» که کاهن فرقۀ «یهویاریب» بود قیام نمود و مأموران را مقتول ساخت و با پسرش در سال 168 قبل از مسیح به کوهستان گریخت و در آن جا جمعی از اهل خانواده و هموطنانش به وی پیوستند و سر به عصیان برداشتند. متاتیاس در سال 166 ق.م. درگذشت و یهودا به جانشینی او برگزیده شد. یهودا پس ازآنکه در «عمواس» بر دشمنان خود پیروز شد اورشلیم را فتح کرد و هیکل را پاک ساخت و در سال 161 ق.م. بر سلوکیه چیره شد و بدینسان یهود استقلال خود را بازیافتند. اما یهودا در جنگ کشته شد. پس از وی «یوناتان» برادرش، جنگ را تجدید کرد و در سال 135 ق.م. درگذشت. «یوحنا هرکانس» پسر «شمعون» مبادی سیاسی خاندان مکابیه را تغییرداد و با «صدوقیان» همدست گشت. آخرین فرمانروا از این خاندان «ارستبولس» پسر «هرکانس انتیگونیس» است که در سال 40 - 37 ق.م. به جای پدر نشست و پس از وی ملک و سلطنت از حسمونیان به هیرودیس منتقل شد. اسفار مکابیان پنج است که شامل تاریخ استقلال یهود و تأسیس سلسلۀ مکابیان است. اسفار مزبور را «اپوکریفا» یا اسفار مجعول گویند و مجمع «ترنت» رومانی دو سفر اول را در ضمن کتب قانونی مقدسه قبول کرده اند اما سفر پنجم جز در ترجمۀ قدیم عربی یافته نمی شود.
با آنکه یهودیان سوریه در زیر فرمان سلاطین سلوکی این سرزمین بودند تا زمان سلطنت آنتیوخوس اپیفانس (164 - 175 ق.م.) به قوانین و شریعت خود عمل میــکردند و دولت در کارهای ایشان دخالتی نداشت ولی این پادشاه کوشید که آنان را به رنگ یونانی درآورد و عبادت خدایان یونانی را در اورشلیم مستقر سازد. این کار سبب طغیان گروهی از یهودیان به نام مکابیان شد و آنتیوخوس نتوانست آتش این طغیان را فرونشاند.

***

صَدوقیان

صَدوقیان. طایفه ای از یهودند که در «عهد جدید» مکرّراً مذکور می باشند اما مبدأ اشتقاق این اسم و معنایش مبهم است، لکن رأی محکم آنکه ایشان از صادوق کاهن متسلسل شده متدرجاً بدین اسم شهرت یافتند (کتاب اعمال رسولان ١٧:٥) و خود صادوق رئیس کَهَنه بود که سلیمان ملک بعد از عزل ابی یاثار به جایش مقرر و منصوب داشت (اول پادشاهان ٣٥:٢) این طایفۀ صدوقیان جمع قلیل و دارای اقتدار بسیار نبودند و اغلب تمایل به فلسفه داشتند. و خیالات و افکار ایشان در بارۀ دین ظاهری بود، بدین لحاظ چندان در میان عوام شهرت نیافته بودند و تعلیمات ایشان دارای چهار مادۀ عمده بود : اوّلاً انکار نوامیس و شرایع سماعی یعنی تفسیر شریعت مکتوبة که به رغم «فریسیان» از موسی دست به دست مأخوذ و سندش به وی میرسید. ثانیاً قبول تعلیم موسی به تنها و از این معلوم میــشود که ایشان کتب «عهد قدیم» را رَدّ میــکردند و فقط اسفار حضرت موسی را قبول داشتند. ثالثاً، انکار قیامت اموات یعنی ایشان معتقد بودند که نفس هم با جسد فانی میــشود (انجیل متی ٢٣:٢٢) و از قرارِ معلوم، بعد از آنکه انکار قیامت را نمودند البته منکر تعلیم ثواب و عقاب و اعتقاد به ملائکة و ارواح نیز میــباشند (کتاب اعمال رسولان ٨:٢٣) رابعاً اعتقاد بر وجود آزادی و مختاریت مطلقه و بعبارةٍ اخری تفویض تامّه از برای بنی نوع بشر و به حدّی در این اعتقاد راسخ بودند که نزدیک بود توجه و عنایت حضرت اقدس را نسبت به عالم نیز منکر شوند. و حضرت مسیح به قدری که «فریسیان» را سرزنش میــنمود «صدوقیان» راملامت نمیــفرمود، لکن ایشان نیز با وی نهایت ضدّیت را داشتند و با «فریسیان» در موقع شکایت و صلیب کردنش موافقت کردند و «حنانیا» و «قیافا» صدوقی بودند. این طایفه در صفحات تاریخ ذکری ندارند امّا آنهائی که فعلاً به این اعتقادند «صدوقی» می باشند.

شنبه 21 دی 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

انجیل. نام کتب مقدس مسیحیان که اهم آنها چهار است : انجیل متی. انجیل مرقس، انجیل لوقا و انجیل یوحنا.
ج، اناجیل.
کتاب ترسایان. انگلیون.
عهدجدید. صورة الحدیثه.
کتاب عیسی علیه السلام.
(یذکر و یؤنث، فمن انث اراد الصحیفة و من ذکر اراد الکتاب).
چهار انجیل قانونی داریم یعنی متی، مرقس، لوقا و یوحنا. انجیل یوحنا مثل سه انجیل دیگر نیست. انجیل متی، مرقس و لوقا هرکدام شرح مختصری از زندگانی و تعلیمات و مرگ و قیام مسیح به دست میـدهند. در صورتی که انجیل یوحنا مختصری از اتفاقات مهم را که مربوط به زندگانی مسیح است نقل میـکند به اضافۀ تعلیمات روحانی و اوامر او که در سایرین توجهی نشده و پیدا نمیـشود. انجیل یوحنا مطلب الوهیت مسیح را بیش از سایرین متعرض شده و مقاومتی را که «فریسیان» نسبت به مسیح میـنمودند و آنچه را که مسیح در هفتۀ آخرین قبل از صلیب شدنش فرمود و فقرۀ احیای ایلعاذر را به تفصیل مذکور میـدارد. لکن بعضی از امور را مثل حکایت میلاد و صعود مسیح و عشاء ربّانی و سایر عجائب و امثالی را که سایرین مذکور داشته اند او ترک نموده است دقت کامل در انجیل یوحنا این مسأله را روشن میـسازد که وقایعی که در اناجیل سه گانۀ دیگر نقل شده خوانندگان یوحنا قبلاً به آن اطلاع داشته اند. از این جهت معلوم است که انجیل یوحنا قدری عقب تر از اناجیل دیگر نوشته شده است. سابقاً عُلما دریافتند که بیشتر مطالب و مندرجات در اناجیل متی، مرقس و لوقا یک یکنواخت است. بسیاری از قسمتهای این اناجیل متشابه یکدیگر و دارای همان وقایع و اطلاعات میـباشد که در دیگریست، حتی سنخ و سیاق عبارت متحد است. ظاهراً جهت این است که منابع اطلاعات نویسندگان این اناجیل، مطالب و حقایقی بود که به وسیلۀ رسولان، شاگردان و مردم آن عصر ایراد و تکرار میـشد و یک عنوان و شکل متحدی بعد از قیام مسیح داشت. بدون شک بعضی از این وقایع قبل از نوشته شدن اناجیل به رشتۀ تحریر درآمد. برای اظهار و بیان آنکه کدام یک از اناجیل زودتر نوشته شده عقیدۀ محکم این است که انجیل مرقس زودتر از همه نوشته شد و ظن قوی است که استناد او پطرس رسول بود پس از آن متی و لوقا نوشته شدند متی در نوشتن انجیل خود، مرقس و نسخۀ دیگری از گفته های مسیح را که شاید خودش تهیه کرده بود و قبلاً به زبان آرامی نوشته شده بود منبع اطلاعات خود قرار داد. لوقا نیز مرقس را مدرک قرار دارد و همان نسخۀ گفته های مسیح را به کار برد. اناجیل در قرن دوم معمول بوده از جمله یوستینس شهید آنها را در سال 140 م. به کار میـبرد. اگرچه برخی نوشته ها بودند که مدّعی صحّت بوده و عمر و اعمال مسیح در آنها مسطور بود از آن جمله اناجیلی که به ابوکریفا یعنی جعلی موسوم است و تا به حال باقی است ولی اینها حاوی اقسام غلطها و افسانه ها میـباشد. از جمله دلائلی که بر صحت اناجیل میباشد، اولاً شهادت کاتبان قرن دوم و بعد از آن است. دوم اقتباساتی است که اجداد متقدمین از آنها نموده اند. سوم ترجمه های قدیم مانند ایتالیائی و پشیطو است که به قرن دوم منسوبند و در تمام نکات با همین انجیلی که در دست و فعلاً معمول است مطابق میباشد.
اناجیل متی، مرقس و لوقا مابین 7 تا 60 مسیحی وانجیل یوحنا در حدود 90 مسیحی نوشته شده.

جمعه 20 دی 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

أَلْقَابُهُ (ع)
الصَّامِتُ
الْهَادِي
الرَّفِيقُ
الزَّكِيُّ
النَّقِيُّ.
كُنْيَتُهُ أَبُو مُحَمَّدٍ.
وَ كَانَ هُوَ وَ أَبُوهُ وَ جَدُّهُ
يُعْرَفُ كُلٌّ مِنْهُمْ فِي زَمَانِهِ بِابْنِ الرِّضَا (ع).
أُمُّهُ أُمُّ وَلَدٍ يُقَالُ لَهَا حديث.
وَ وَلَدُهُ الْقَائِمُ (ع) لَا غَيْرُ.
مِيلَادُهُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ
لِثَمَانٍ خَلَوْنَ مِنْ شَهْرِ رَبِيعٍ الْآخِرِ
بِالْمَدِينَةِ
وَ قِيلَ وُلِدَ بِسُرَّ مَنْ رَأَى
سَنَةَ اثْنَتَيْنِ وَ ثَلَاثِينَ وَ مِائَتَيْنِ.
مُقَامُهُ مَعَ أَبِيهِ ثَلَاثٌ وَ عِشْرُونَ سَنَةً
وَ بَعْدَ أَبِيهِ أَيَّامُ إِمَامَتِهِ سِتُّ سِنِينَ
وَ كَانَتْ فِي سِنِي إِمَامَتِهِ بَقِيَّةُ أَيَّامِ الْمُعْتَزِّ أَشْهُراً
ثُمَّ مَلَكَ الْمُهْتَدِي وَ الْمُعْتَمِدُ
وَ بَعْدَ مُضِيِّ خَمْسِ سِنِينَ مِنْ مُلْكِ الْمُعْتَمِدِ.
قُبِضَ (ع)
وَ يُقَالُ اسْتُشْهِدَ
وَ دُفِنَ مَعَ أَبِيهِ بِسُرَّ مَنْ رَأَى.
وَ قَدْ كَمَلَ عُمُرُهُ تِسْعاً وَ عِشْرِينَ سَنَةً
وَ يُقَالُ سَنَةَ ثَمَانٍ وَ عِشْرِينَ.
مَرِضَ فِي أَوَّلِ شَهْرِ رَبِيعٍ الْأَوَّلِ
سَنَةَ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ
وَ تُوُفِّيَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ لِثَمَانٍ خَلَوْنَ مِنْهُ.

بَابُ مَوْلِدِ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع)
وُلِدَ (ع) فِي شَهْرِ رَمَضَانَ
وَ فِي نُسْخَةٍ أُخْرَى فِي شَهْرِ رَبِيعٍ الْآخِرِ
سَنَةَ اثْنَتَيْنِ وَ ثَلَاثِينَ وَ مِائَتَيْنِ
وَ قُبِضَ (ع)
يَوْمَ الْجُمُعَةِ
لِثَمَانِ لَيَالٍ خَلَوْنَ مِنْ شَهْرِ رَبِيعٍ الْأَوَّلِ
سَنَةَ سِتِّينَ وَ مِائَتَيْنِ
وَ هُوَ ابْنُ ثَمَانٍ وَ عِشْرِينَ سَنَةً
وَ دُفِنَ فِي دَارِهِ فِي الْبَيْتِ الَّذِي دُفِنَ فِيهِ أَبُوهُ
بِسُرَّ مَنْ رَأَى
وَ أُمُّهُ أُمُّ وَلَدٍ
يُقَالُ لَهَا حُدَيْثٌ
وَ قِيلَ سَوْسَنُ.

جمعه 20 دی 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

الحَسَن الخالِص [علیه السّلام]
(232 - 260 ه.ق 846 - 873 م)
الحسن بن علي الهادي بن محمد الجواد
الحسيني الهاشمي :
أبو محمد،
الإمام الحادي عشر عند الإمامية.
ولد في المدينة،
و انتقل مع أبيه (الهادي) إلى سامراء (في العراق)
و كان اسمها «مدينة العسكر»
فقيل له العسكري - كأبيه - نسبة إليها.
و بويع بالإمامة بعد وفاة أبيه.
و كان على سنن سلفه الصالح
تقى و نسكا و عبادة.
و توفي بسامراء.
قال صاحب الفصول المهمة :
لما ذاع خبر وفاة الحسن
ارتجت سرمن‏ رأى (سامراء)
و قامت صيحة واحدة
و عطلت الأسواق
و غلقت الدكاكين
و ركب بنو هاشم
و القواد و الكتاب و القضاة
و سائر الناس إلى جنازته
و دفن في البيت الّذي دفن به أبوه.

جمعه 20 دی 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

إمام حَسَنِ عَسکَری علیه السّلام. ابن علی الهادی (علی الصابر) بن محمد التقی بن علی بن موسی الرضا. معروف به حسن خالص. امام یازدهم شیعۀ اثناعشری است. مکنی به ابومحمد است و در مدینه در٢٤٣ ه.ق. و ٨٤٦ م. متولد شد و با پدرش به سامراء که پایتخت عباسیان بود، آمد و در آنجا به سال ٢٦٠ ه.ق. و ٨٧٣ م. درگذشت. روز مرگ وی تمام بازار تعطیل و تشییع بزرگی از جنازۀ وی از طرف امرا به عمل آمد و در خانه ای که پدرش در سامرا در آن دفن بود، به خاک سپرده شد. وی پدر محمد بن الحسن قائم آل محمد و امام دوازدهم شیعه است.

جمعه 20 دی 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

تَلمود. (اِخ) (تعلیم) کتابی است شامل دو قسمت که یکی را «مشنا» و دیگری را «گمارا» گویند. اما لفظ «مشنا» که به معنی تکرار میــباشد عبارت از مجموع تقالید مختلف «یهود» است با بعضی از آیات که از «کتاب مقدّس» اقتباس شده. قوم یهود برآنند که این تقالید در کوه سینا به «موسی» داده شده بعد از آن از «هارون» و «العیازر» و «یوشع» دست به دست به انبیاء بعد و از انبیاء به رؤسا و خلفای کنیسه رسیده تا قرن دوم بعد از «مسیح» که در آن وقت حاخام یهود تمام آنها را جمع کرده در کتابی ثبت نموده و شخص مذکور در میان قوم یهود به «جامع مشنا» شهرت یافت. و «گمارا» که به معنی تعلیم است عبارت از مجموع تعلیمات و تفاسیری است که بعد از انتهای «مشنا» در مدارس عالی واقع شد. و تفسیراتی که نوشته شده نیز دو قسم است : یکی را «تلمود اورشلیم» گویند که حاخامهای طبریه آن را فیمابین قرن سوم و پنجم نوشتند. و دیگری را «تلمود بابل» گویند که در قرن پنجم نوشته شد.(از قاموس کتاب مقدّس). مجموعه ای از روایات ربنی مفسّر قوانین «موسی» و آن دو جزء است : یکی «میشنا» مجموعۀ روایات و احادیث مسند به روات است. و دیگری «جمارا» که شرح «میشنا» است. (از لاروس).

جمعه 20 دی 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

خاخام.
(اِ)
حاخام.
ربّانی.
پیشوای مذهبی یهود.
مُلّا.
رئیس جامعۀ مذهبی یهود.

جمعه 20 دی 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

تَورات.
توراة.
توریة.
اسفار پنجگانۀ موسی.
معرب «تورة» عبری است
و معنی آن شریعت و وصیت است
که همۀ آن بر «عهد قدیم» اطلاق می شود.
کتاب موسی (ع).
عهد عتیق.
صورة العتیقة.
در عبری تورات نامی است
که یهودان به قانون موسی دهند.
اسفار پنجگانه یا پنج کتاب موسی عبارت است از :
1 - ژنز یا سِفْرِ تکوین تا استقرار عبرانیان در مصر.
2 - جلای وطن یا سِفْرِ خروج.
3 - سِفْرِ لاویان یا احکام صریح مذهبی.
4 - سِفْرِ اعداد یا شرح نیروی مادی قوم.
5 - سِفْرِ تثنیه یا مکمل کتابهای یاد شدۀ قبل.

جمعه 20 دی 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

ابنُ سیرین. کنیت معبِّری موسوم به محمّد و مکنّی به أبوبکر، معاصر با حسن بصري، و او از تابعین است، سیرین پدر او مسگر و اهل جرجرایا بوده و اسیر شده است. مادرش صفیه کنیز أبوبکر بود. ابن سیرین در خواب گذاری و تعبیر، مثل است و بسیاری حکایات از او نقل شده و کتابهائی به او نسبت میـکنند مانند منتخب الکلام فی تفسیر الاحلام. کتاب تعبیر الرّؤیا. کتاب الجوامع. و گورش به بصرة است.

***

ابن سِيرِين
(33 - 110 ه.ق 653 - 729 م)
محمد بن سيرين البصري،
الأنصاري بالولاء،
أبوبكر :
إمام وقته في علوم الدين بالبصرة.
تابعي.
من أشراف الكتّاب.
مولده و وفاته في البصرة.
نشأ بزازا،
في أذنه صمم.
و تفقه و روى الحديث،
و اشتهر بالورع
و تعبير الرؤيا.
و استكتبه أنس بن مالك، بفارس.
و كان أبوه مولى لأنس.
ينسب له كتاب «تعبير الرؤيا - ط»
ذكره ابن النديم،
و هو غير «منتخب الكلام في تفسير الأحلام»
المطبوع،
المنسوب إليه أيضا، و ليس له.



آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 34
بازدید دیروز : 2093
بازدید هفته : 5304
بازدید ماه : 8350
بازدید کل : 165493
تعداد مطالب : 2000
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

Alternative content