یادگارِعُمر آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی
جبّارُ بني العبّاس هارون الرَّشيد و في أيامه كملت الخلافة بكرمه و عدله و هو أول خليفة لعب بالكرة و الصولجان. چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی
حُوَيطِب بن عبد العزّى : چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی
حُوَيْطِب بن عبد العُزَّى چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی
سهيل بن عمرو بن عبد شمس : چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی
سُهَيْل بن عَمْرو چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی
الأَصْمَعي چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی
ابن هَرْمَة *** ابن هرمه. چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی
دل چه نهی بر جهان، باش در او میهمان اصمعی . [ اَ م َ ] (اِخ) (122 ه.ق / 740 م - 216 ه.ق / 831 م). ابومُحرِز. [ اَ م ُ رِ ] (اِخ) خلف بن حیان بلالی بصری الفرغانی. ملقب به احمر. شاعر و راویۀ ایرانی. پدر و مادر او هر دو از مردم فرغانه. ابوعبیدة معمر بن المثنی گوید : خلف احمر استاد اصمعی و معلم اهل بصره است. و اخفش گوید : هیچکس را داناتر بشعر از خلف احمر و شاگرد او اصمعی نبینم. و ابن سلام گوید : اجماع اصحاب ما بر آن است که احمر در میدان شعر سوارتر از هر شاعر و راست روایت تر از هر راوی بود و ما آنگاه که از او خبری یا شعری میشنیدیم چنان بود که از صاحب آن شنیده باشیم. و شمر گوید : ابتکار سماع به بصره از احمر است. و ابوالطیب عبدالواحد لغوی گوید که احمر شعرها از خویش میساخت و نسبت بعرب میکرد و هیچکس تمیز نمیتوانستند کردن. سپس پارسائی پیشه کرد و به هر شب قرآنی ختم میکرد. و از آن پس او را یکی از ملوک مالی عظیم داد تا در بیت شعری که در آن بگمان بودند رای خویش باز گوید و او از قبول مال و دخول در امر شعر سر باززد. او راست : دیوان شعر خود او و کتاب جبال العرب. اصمعی گوید : با او به مهمانی بودیم و ابن مناذر شاعر نیز بدانجا بود خلف را گفت یا ابامُحرِز اگر نابغه و امرؤالقیس و زهیر درگذشته اند گفته های آنان بر جای است شعر من با اشعار آنان اندازه کن و بحق و عدالت حکم کن. خلف برآشفت و کاسۀ شوربائی که در پیش داشت برگرفت و به وی افکند و سراپای او بیالود و ابوالمناذر بخشم از مجلس بشد و سپس او را بشعر هجا گفت و او را از بشار بن برد حکایتی و میان او و ابی محمد یزیدی مهاجاتی است. و از شعر یزیدی چنین مینماید که او را در نحو نیز قدح معلی و ید طولی بوده و می گفته است من کسائی را نحو آموختم. وفات وی در حدود سال ١٨٠ ه.ق بود. |
|||
|