یادگارِعُمر آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان و غیرُ كلُّ شيءٍ لا بـمـزایـلـة مُـزایَـله. تَزایُل. || جدایی و جدا شدن. (منتهی الارب، آنندراج، ناظم الاطباء، از اقرب الموارد). || شرم داشتن از کسی. (منتهی الارب، آنندراج، ناظم الاطباء، از متن اللغه، از اقرب الموارد، از المنجد). مُـتَـزایِـل. || جدا شونده. (آنندراج، از منتهی الارب، از اقرب الموارد). || دور و متفرّق. (ناظم الاطباء، از منتهی الارب، از اقرب الموارد). || فانی و ناپایدار. || زیان کرده. (ناظم الاطباء). || تجزیه شده و پراکنده. || شرم داشته شده از کسی. (ناظم الاطباء، از اقرب الموارد، از منتهی الارب). و رجوع به تزایل شود. تَزَايَلَ - تَزَايُلًا |
|||
|