یادگارِعُمر
درباره وبلاگ


حافظ سخن بگوی که بر صفحۀ جهان ------- این نقش ماند از قلمت یادگارِ عُمر ---------- خوش آمدید --- علی
نويسندگان

خاموش باش! باد بى‌نيازى خداوند است كه مى‌وزد سامان سخن گفتن نيست

و روز ديگر را كه صحرا از عكس خرشيد طشتى نمود پر از خون، دروازه بگشادند و در نفار و مكاوحت بربستند و ائمّه و معارف شهر بخارا به نزديك چنگز خان رفتند و چنگز خان به مطالعۀ حصار و شهر در اندرون آمد و در مسجد جامع راند و در پيش مقصوره بايستاد و پسر او تولى پياده شد و بر بالاى منبر برآمد چنگز خان پرسيد كه سراى سلطانست؟ گفتند: خانۀ يزدانست او نيز از اسب فروآمد و بر دو سه‌پايۀ منبر برآمد و فرمود كه: صحرا از علف خالى است اسبان را شكم پر كنند انبارها كه در شهر بود گشاده كردند و غلّه مى‌كشيدند و صناديق مصاحف به ميان صحن مسجد مى‌آوردند و مصاحف را در دست و پاى مى‌انداخت و صندوقها را آخُر اسبان مى‌ساخت و كاسات نبيذ پياپى كرده و مغنّيات شهرى را حاضر آورده تا سماع و رقص مى‌كردند و مغولان بر اصول غناى خويش آوازها بركشيده و ائمّه و مشايخ و سادات و علما و مجتهدان عصر بر طويلۀ آخُرسالاران به محافظت ستوران قيام نموده و امتثال حكم آن قوم را التزام كرده بعد از يك‌دو ساعت چنگز خان بر عزيمت مراجعت با بارگاه برخاست و جماعتى كه آنجا بودند روان مى‌شدند و اوراق قرآن در ميان قاذورات لگدكوب اقدام و قوايم گشته درين حالت امير امام جلال الدّين علىّ بن الحسن الرّندى كه مقدّم و مقتداى سادات ماوراءالنّهر بود و در زهد و ورع مشاراليه، روى بامام عالم ركن الدّين امام‌زاده كه از افاضل علماى عالم بود طيّب الله مرقدهما آورد و گفت: مولانا چه حالتست، اينكه مى‌بينم به بيداريست يا رب يا بخواب؟ مولانا امام‌زاده گفت: خاموش باش! باد بى‌نيازى خداوند است كه مى‌وزد سامان سخن گفتن نيست

* تاریخ جهانگشای جوینی - قرن 7 قمری

ذکر استخلاص بخارا

ج 1

ص 80 و 81

چهار شنبه 8 آذر 1396برچسب:, :: :: نويسنده : علی

اساف. [ اِ ] (اِخ) گویند که صفا و مروة نام مردی و زنی بوده است که در زمان جاهلیت در خانۀ کعبه زنا کردند، حق تعالی ایشان را سنگ گردانید. اهل مکه مرد را بر سر کوه صفا و زن را بر سر کوه مروة بردند تا بینندگان را عبرت باشد و آن کوهها بدین نام مشهور شد. بعضی گویند که این نام خود این کوهها راست و نام آن مرد و زن اساف و ناهله (نابله، نايله) بوده است. (نزهة القلوب ج ٣ ص ٧).
گویند که اساف نام پسر عمرو است که با نائله دختر سهل در خانۀ کعبه زنا کردند و به سنگ مسخ شدند و سپس قریش آن دو را چون بتی بپرستیدند. ابن اسحاق گوید که اساف و نائله مسخ شدند و ایشان اساف بن بناء و نائلة دختر ذئب بودند و گفته اند اساف بن عمرو نائلۀ بنت سهیل بود. (از معجم البلدان).
نام بتی است که آن را عمرو بن لحی بر صفا نهاد و نائله را که بتی دیگر است بر مروة و بر نام این هر دو بت روبروی خانۀ کعبه ذبح کردی یا اساف پسر عمرو نائله دختر سهل است و از قبیلۀ جرهم بودند که در خانۀ کعبه زنا کردند پس به سنگ مسخ شدند و جهت عبرت اساف را بر صفا و نائله را بر مروه نهادند وبعد از مرور ایام قریش هر دو را پرستش کردند.
و رجوع به قاموس الاعلام ترکی و امتاع الاسماع و مفاتیح العلوم خوارزمی و رجوع به بت شود.

شنبه 20 آبان 1396برچسب:, :: :: نويسنده : علی

أَبُو طالِب
(85 ق ه 3 ق ه 540 - 620 م)
عبد مناف بن عبد المطلب بن هاشم،
من قريش،
أبو طالب:
والد علي (رضي الله عليه) و عم النبيّ صلى الله عليه و سلم و كافله و مربيه و مناصره. كان من أبطال بني هاشم و رؤسائهم، و من الخطباء العقلاء الأباة.
و له تجارة كسائر قريش.
نشأ النبيّ صلى الله عليه و سلم في بيته، و سافر معه إلى الشام في صباه. و لما أظهر الدعوة إلى الإسلام هم أقرباؤه (بنو قريش) بقتله، فحماه أبو طالب و صدهم عنه، فدعاه النبي صلّى الله عليه و سلم إلى الإسلام، فامتنع خوفا من أن تعيره العرب بتركه دين آبائه، و وعد بنصرته و حمايته، و فيه الآية: «إنك لا تهدي من أحببت» و استمر على ذلك إلى أن توفي، فاضطر المسلمون للهجرة من مكة. و في الحديث: ما نالت قريش مني شيئا أكرهه حتى مات أبو طالب.
مولده و وفاته بمكة.
ينسب إليه مجموع صغير سمي «ديوان شيخ الأباطح أبي طالب- ط» فيه من الركاكة ما يبرئه منه.
و للشيخ المفيد (محمد بن محمد بن النعمان) رسالة سماها «إيمان أبي طالب- ط»
و للسيد محمد علي شرف الدين العاملي رسالة «شيخ الأبطح- ط» في سيرته و أخباره، قال فيها: إن الشيعة الإمامية و أكثر الزيدية يقولون بإسلام أبي طالب و بأنه ستر ذلك عن قريش لمصلحة الإسلام.

شنبه 20 آبان 1396برچسب:, :: :: نويسنده : علی

أبُو سُفْيَان
(57 ق ه - 31 ه 567 - 652 م)
صخر بن حرب بن أمية
بن عبد شمس
بن عبد مناف:
صحابي،
من سادات قريش في الجاهلية.
و هو والد معاوية رأس الدولة الأموية.
كان من رؤساء المشركين في حرب الإسلام عند ظهوره:
قاد قريشا و كنانة
يوم أحد و يوم الخندق
لقتال رسول الله صلّى الله عليه و سلم
و أسلم يوم فتح مكة (سنة 8 ه)
و أبلى بعد إسلامه البلاء الحسن.
و شهد حنينا و الطائف،
ففقئت عينه يوم الطائف
ثم فقئت الأخرى يوم اليرموك،
فعمي.
و كان من الشجعان الأبطال،
قال المسيب:
فقدت الأصوات يوم اليرموك إلا صوت رجل يقول:
يا نصر الله اقترب.
قال:
فنظرت،
فإذا هو أبو سفيان،
تحت راية ابنه يزيد.
و لما توفي رسول الله صلّى الله عليه و سلم
كان أبو سفيان عامله على نجران.
ثم أتى الشام،
و توفي بالمدينة،
و قيل بالشام.

جمعه 19 آبان 1396برچسب:, :: :: نويسنده : علی

الأئمّة الأربعة

أبو حنيفة (80 - 150 ه.ق.)
النعمان بن ثابت،
التيمي بالولاء،
الكوفي،
أبو حنيفة ...


الإمام مالِك (93 - 179 ه.ق.)
مالك بن أنس بن مالك
الأصبحي
الحميري،
أبو عبد الله‏ ...


الإِمَام الشَّافِعي (150 - 204 ه.ق.)
محمد بن إدريس
بن العباس
بن عثمان
ابن شافع
الهاشمي
القرشي
المطّلبي،
أبو عبد الله‏ ...


الإِمَام ابن حَنْبَل (164 - 241 ه.ق.)
أحمد بن محمد بن حنبل،
أبو عبد الله،
الشيبانيّ الوائلي ...‏

جمعه 19 آبان 1396برچسب:, :: :: نويسنده : علی

آلِ عبّاس.
(اِخ)

نام بطنی از بنی هاشم از نژاد عبّاس بن عبدالمطّلب بن هاشم بن عبدمناف، عمّ پیغمبر خاتم (ص).
این نام گاهی بر خلفای عبّاسی که پس از بنی امیّه خلافت یافتند اطلاق میشود. خلفای عبّاسی از سال ١٣٢ تا ٦٥٦ ه.ق. خلافت داشته اند. اوّلِ ایشان ابوالعبّاس عبدالله بن محمّد بن علیّ بن عبدالله بن عبّاس معروف به سَفّاح و آخر آنان معروف به مستعصم بالله، و عدّۀ این خلفاء ٣٧ تن و انقراض ایشان بر دست هُلاکو نبیرۀ چنگیز بوده است.
و محلّ خلافت آنان ابتدا انبار و بعد کوفه و سپس بغداد بود.
بنی عبّاس.
عبّاسیان.

خلفای عبّاسی :
ابوالعبّاس سفّاح
١٣٦-١٣٢
منصور
١٥٨-١٣٦
مهدی
١٦٩-١٥٨
هادی
١٧٠-١٦٩
هارون الرّشید
١٩٣-١٧٠
امین
١٩٨-١٩٣
مأمون
٢١٨-١٩٨
معتصم
٢٢٧-٢١٨
واثق
٢٣٢-٢٢٧
متوکّل
٢٤٧-٢٣٢
منتصر
٢٤٨-٢٤٧
مستعین
٢٥١-٢٤٨
معتزّ
٢٥٥-٢٥١
مهتدی
٢٥٦-٢٥٥
معتمد
٢٧٩-٢٥٦
معتضد
٢٨٩-٢٧٩
مکتفی
٢٩٥-٢٨٩
مقتدر
٣٢٠-٢٩٥
قاهر
٣٢٢-٣٢٠
راضی
٣٢٩-٣٢٢
متّقی
٣٣٣-٣٢٩
مستکفی
٣٣٤-٣٣٣
مطیع
٣٦٣-٣٣٤
طایع
٣٨١-٣٦٣
قادر
٤٢٢-٣٨١
قائم
٤٦٧-٤٢٢
مقتدی
٤٨٧-٤٦٧
مستظهر
٥١٢-٤٨٧
مسترشد
٥٢٩-٥١٢
راشد
٥٣٠-٥٢٩
مقتفی
٥٥٥-٥٣٠
مستنجد
٥٦٦-٥٥٥
مستضیء
٥٧٥-٥٦٦
ناصر
٦٢٢-٥٧٥
ظاهر
٦٢٣-٦٢٢
مستنصر
٦٤٠-٦٢٣
مستعصم
٦٥٦-٦٤٠

شنبه 6 آبان 1396برچسب:, :: :: نويسنده : علی

شُرَيْح القاضي
(...- 78 ه ...- 697 م)
شريح بن الحارث
بن قيس بن الجهم
الكندي،
أبو أمية:

من أشهر القضاة الفقهاء في صدر الإسلام. أصله من اليمن.
ولي قضاء الكوفة،
في زمن عمر و عثمان و علي و معاوية.
و استعفى في أيام الحجاج،
فأعفاه سنة 77 ه.
و كان ثقة في الحديث،
مأمونا في القضاء،
له باع في الأدب و الشعر.
و عمر طويلا، و مات بالكوفة.

شریح.
[ ش َ رَ ] (اِخ)
ابن حارث بن قیس بن جهم بن معاویة بن ... مرتع کندی، مکنی به ابوامیه یا ابوعبدالرحمان. شاعر و قاضی و راوی از عمر خطاب است و در ٩٧ یا ٩٨ هجری قمری در صد وبیست سالگی
در کوفه درگذشت. وی از نامی ترین قاضیان صدر اسلام و اصلش از یمن بود. در زمان عمر به سمت قاضی کوفه برگزیده شد و در دورۀ خلافت عثمان و حضرت علی و معاویه این سمت را داشت و ٧٥ سال مظالم راند و تنها سه سال در دورۀ حجّاج بن یوسف از قضا امتناع کرد و حجّاج به سال ٧٧ ه.ق. او را معاف داشت. شریح در حدیث و فقه و در قضاوت امین بود و از عمر و حضرت علی و دیگران روایت کرد. (از صفة الصفوة و اعلام زرکلی و طبقات ابن سعد).
در باب شریح بین علمای رجال شیعه و سنت اختلاف است و بعضی بزرگان شیعه او را مذموم میدانند. رجوع به معنی بعد شود.

|| در تداول قاضیی را که برخلاف حق فتوی دهد «شریح» نامند یا بدو تشبیه کنند. این امر بر اثر خبری که متداول است رایج شده، و آن اینکه گویند:
شریح به امر عبیدالله بن زیاد فتوی داد که چون حسین بن علی (ع) بر خلیفۀ وقت خروج کرده است، دفع او بر مسلمانان واجب است، ولی در کتب معتبر این خبر نیامده است. (از فرهنگ فارسی معین).

شنبه 29 مهر 1396برچسب:, :: :: نويسنده : علی

مَيْثَم البَحْراني
(بعد 681 ه.ق. بعد 1282 م.)
ميثم بن علي بن ميثم البحراني،
كمال الدين:
عالم بالأدب و الكلام،
من فقهاء الإمامية.
من أهل «البحرين».
زار العراق،
و توفي في بلده.
له تصانيف، منها
«شرح نهج البلاغة - ط» مختصر،
و «شرح المائة كلمة»
و «القواعد - خ» في علم الكلام،
و «استقصاء النظر في إمامة الأئمة الاثني عشر»
و رسالة في «آداب البحث»
و «تجريد البلاغة - خ» في المعاني و البيان،
و يسمى أيضا «أصول البلاغة».

پنج شنبه 27 مهر 1396برچسب:, :: :: نويسنده : علی

ماوَردی.
[ وَ ]
(اِخ)
علی بن محمد بن حبیب بصری مکنّی به ابوالحسن (٤٥٠-٣٦٤ ه.ق.) از علماء و فقها و قضات مشهور عصر خویش بود. در بصره تولد یافت و در همانجا از ابوالقاسم صیمری و به بغداد از ابوحامد اسفراینی علم فقه آموخت و در شهرهای بسیار عهده دار منصب قضا شد. سرانجام در بغداد اقامت گزید و در زمان القائم بامرالله عباسی عنوان قاضی القضات یافت و در پیش خلفا منزلتی رفیع به دست آورد. ماوردی از فقهای شافعی بود و به مذهب اعتزال تمایل داشت. وی در بغداد وفات یافت و در «باب حرب» مدفون گردید. او را تألیفات بسیار است از آن جمله:
ادب الدنیا و الدین.
الاحکام السلطانیة.
العیون و النکت.
الحاوی در فقه شافعی.
نصیحة الملوک.
فی سیاسة الحکومات.
اعلام النبوة.
معرفةالفضائل.
الامثال والحکم.
الاقناع در فقه.
قانون الوزارة و سیاسة الملک و جز اینها.
و رجوع به وفیات الاعیان و اعلام زرکلی و روضات الجنات و معجم المطبوعات شود.

المُؤَيَّد


(669 - 745 ه.ق. 1270 - 1344 م.)
يحيى بن حمزة بن علي بن إبراهيم،
الحسيني العلويّ الطالبي:
من أكابر أئمة الزيدية و علمائهم في اليمن.
يروي أن كراريس تصانيفه زادت على عدد أيام عمره.
ولد في صنعاء.
و أظهر الدعوة بعد وفاة «المهدي» محمد بن المطهر (سنة 729 ه.ق.)
و تلقب بالمؤيد بالله (أو المؤيد برب العزة)
و استمر إلى أن توفي في حصن هران (قبليّ ذمار).
من تصانيفه «الشامل - خ»
في أصول الدين،
و «نهاية الوصول إلى علم الأصول»
ثلاثة مجلدات،
و «التمهيد لأدلة مسائل التوحيد - خ»
و «الحاوي»
في أصول الفقه، ثلاثة مجلدات،
و «المحصل في كشف أسرار المفصل - خ»
و «شرح الكافية - خ»
و «الطراز المتضمن لأسرار البلاغة و علوم حقائق الإعجاز - ط»
ثلاثة أجزاء،
و «الإيجاز لأسرار كتاب الطراز - خ»
و «الانتصار - خ»
في الفقه،
و «تصفية القلوب عن أدران الأوزار و الذنوب - خ»
تصوف،
و «الاختيارات المؤيدية - خ»
و «الدعوة العامة - خ»
و «الرسالة الوازعة لذوي الألباب - خ»
و «الأنوار المضية في شرح الأخبار النبويّة - خ»
و «مختصر الأنوار المضية - خ»
و «خلاصة السيرة - خ»
سيرة ابن هشام،
و «اللباب في محاسن الآداب - خ»
و «الإفحام لأفئدة الباطنية الطغام - ط»
و «مشكاة الأنوار - ط»
في الرد على الباطنية،
و «المعالم الدينية - خ»
عقائد،
و «الإيضاح لمعاني المفتاح للفضل بن أبي السعد العصيفري - خ»
في الفرائض (1020 عربي، فاتيكان)
و غير ذلك مما يقال إنه بلغ مائة مجلد.

الأعلام،ج‏8،ص:143.

***

از لغتنامه مرحوم علامه دهخدا

یحیی بن حمزة بن علی بن ابراهیم حسین علوی طالبی، ملقب به المؤید بالله، از بزرگان امامان زیدیه و دانشمندان آنان در یمن بود. به سال ٦٦٩ ه.ق. در صنعا به دنیا آمد و به سال ٧٤٥ ه.ق. در قلعۀ هران بدرود حیات گفت. گویند شمارۀ تألیفاتش از شمار سالهای عمرش افزون بود. از آثار اوست:
١- الشامل، در اصول دین.
٢- نهایة الوصول الی علم الاصول.
٣- التمهید لادلة مسائل التوحید.
٤- شرح الکافیة.
٥- الانتصار.
٦- الحاوی.
٧- الدعوة العامة.
٨- خلاصة السیرة.
(از اعلام زرکلی).
و رجوع به معجم المطبوعات ج ٢ ص ١٩٤٤ شود.

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 110
بازدید دیروز : 77
بازدید هفته : 189
بازدید ماه : 831
بازدید کل : 157196
تعداد مطالب : 2000
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

Alternative content