یادگارِعُمر آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان جمعه 31 ارديبهشت 1395برچسب:, :: :: نويسنده : علی
بحارالأنوار
لَا يَكُونُ الرَّجُلُ مُؤْمِناً حَتَّى يَكُونَ خَائِفاً رَاجِياً وَ لَا يَكُونُ خَائِفاً رَاجِياً حَتَّى يَكُونَ عَامِلًا لِمَا يَخَافُ وَ يَرْجُو يَا هِشَامُ قَالَ اللهُ جَلَّ وَ عَزَّ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي وَ عَظَمَتِي وَ قُدْرَتِي وَ بَهَائِي وَ عُلُوِّي فِي مَكَانِي لَا يُؤْثِرُ عَبْدٌ هَوَايَ عَلَى هَوَاهُ إِلَّا جَعَلْتُ الْغِنَى فِي نَفْسِهِ وَ هَمَّهُ فِي آخِرَتِهِ وَ كَفَفْتُ عَلَيْهِ ضَيْعَتَهُ وَ ضَمَّنْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ رِزْقَهُ وَ كُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ كُلِّ تَاجِرٍ ... ... مقالات مولانا شمس تبریزی رحمة الله علیه گرگ و میش. تاریک و روشن. - گرگ و میش بودن هوا; - امثال: و شهر غزنین چنین شد که بمثل گرگ و میش همی آب خورد. گرگ و میش شدن هوا; پنج شنبه 30 ارديبهشت 1395برچسب:, :: :: نويسنده : علی
واحِدٌ کَــالأَلــف. [ ح ِ دُن کَل اَ ] (ع اِ مرکب) یک تَن که برابر هزار تَن است. واحدٌ کالالف کِبوَد آن ولی پنج شنبه 30 ارديبهشت 1395برچسب:, :: :: نويسنده : علی
دو ضرب المثل علم در سينه بايد نه در سفينه *** سفینه اردی. مخفف اردی بهشت باشد. || روز سیم ماه فارسی. || (اِخ) فرشتۀ مدبر کوهها. اردی بهشت. در اوستا، اَشَه وَهیشتَه || (اِخ) نام یکی از امشاسپندان در آئین ایرانیان باستان که در جهانِ مینوی نمایندۀ پاکی و تقدس و قانون ایزدی اهورمزدا است و در جهان خاکی نگهبانی آتش با اوست و نیز نگهبانی دومین ماه هر سال و سومین روز هر ماه بدو سپرده است. || (اِ) || روز سیم از هر ماه شمسی. محسن فیض در رسالۀ نوروز و سی روز ماه پارسیان بنقل روایت معلی بن خنیس از امام جعفر صادق (ع) آرد: || آتش. نار. بسوزد تنش را به اردی بهشت مؤلف شمس اللغات پس از نقل بیت فوق گوید: اردی بهشتگان. بنابر قاعدۀ کلیه که نزد پارسیان مقرر است که چون نام روز با نام ماه موافق آید آن روز را عید گیرند. در روز سوم از ماه اردیبهشت عید کنند و جشن نمایند و آن را جشن اردیبهشتگان خوانند. قبیله. گروه از فرزندان یک پدر. || پاره ای از کلۀ سر فراهم آمده با پارۀ دیگر. ج، قبایل. || دوال لگام. || سنگ بزرگ سر چاه. طاق نصرت. [ ق ِ ن ُ رَ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) مجلس سنا رأی داد که شکرانۀ خدای را بجا آرند، برای قیصر مقرّر داشت مجسّمه هائی بسازند، «طاقهای نصرت» بنا کنند، و او چندین دفعه پی در پی به سِمَتِ قنسولی انتخاب شود. و نیز مقرّر داشتند که روز فتح، روز اعلان فتح و روز گذشتن آن را در دستور از اعیاد بدانند. گهری. [ گ َ هَ ] (هندی ، اِ) این کلمه هندی است و به معنای مدت وزمان اندک و ساعت و پاس است. سحر. [ س َ ح َ] (ع ص) گذشته ز شب نیمه ای بیشتر || سپیدی که بالای سیاهی باشد. || کرانۀ هر چیز. |
|||
|