یادگارِعُمر آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان مُقَلِّد - آن که خود را به بستن گردن بند، زینت کرده باشد. - عمل کننده بر قول کسی بغیر دلیل. - آن که در احکام فقهی تقلید مفتی و مجتهدی کند. - اطاعت کننده. - آن که کاری را به عهده می گیرد. - مجازاً به معنی نقال آید. - آن که به طور مضحکه و مسخره مانند گفتار و کردار کسی عمل میکند و ادا و نوای او را درمی آورد و مسخره و بذله گو و چنگی. مُجتَهِد - جهد کننده و اجتهاد کننده. - رأی صوابپیدا کننده. - مأخوذ از تازی، کسی که در هنر و صنعت و علم خصوصاً علم فقه به درجۀ اجتهاد رسیده باشد و دارای تصرف در آن علم و صنعت باشد. تکلیف - چیزی از کسی درخواستن که در آن رنج بود. - امر و نهی خدای مر بنده را.
- زحمت و سختی و دشواری و تصدیع و رنج و عذاب و اذیت و ستم و کار پرمشقت. - فارسیان بمعنی مطلق کار فرمودن با لفظ کردن، استعمال نمایند پس تکلیفات شرعیه بنا بر مشهور از این قسم باشد. ******* تکلیفات در تداول، تکالیف و کارهای پرمشقت و سختیها و دشواریها ورنجها و اذیتها و ستمها و عذابها. شیخ شیراز رحمة الله علیه (قرن 7 ه.ق.) در کتاب بوستان : عبادت به «تقلید»، گُمراهی ست خُـنُـک یعنی خوشا به حالِ ... إسماع إسماع یعنی : شنوانیدن. - شنواندن ذكرهاى نماز توسط امام به مأموم به گونهاى كه از حدّ متعارف تجاوز نكند، مستحب - كمترين حدّ آهسته خواندن قرائت نماز، - شنواندن جواب سلام به سلام كننده - در نماز و غير نماز - واجب است؛ - شنواندن خطبه توسط خطيب جمعه به افرادى كه شمار آنها در انعقاد نماز جمعه معتبر میباشد، واجب است؛ - شنواندن زن صداى خود را به نامحرم به صورت مهيّج كه موجب تلذّذ وى و وقوع در فتنه باشد، حرام است.
قیاس (اصطلاح اصول) شنبه 31 خرداد 1393برچسب:کاتبِ اِسکافی رحمه الله, :: :: نويسنده : علی
کاتبِ اِسکافی رحمه الله ابوعلی محمد بن احمد بن جنید بغدادی مشهور به «ابن جنید». جمعه 30 خرداد 1393برچسب:, :: :: نويسنده : علی
کاظم خراسانی، (آخوند ملا ...) آخوند ملا محمد کاظم خراسانی عالم محقق و فاضل مدقق از اکابرعلمای امامیه که جامع علوم عقلیه و نقلیه بود و در سال ١٢٥٥ ه.ق. در طوس متولد گردید و در بیست و دو سالگی به تهران رفت و علوم عقلیه را از اکابر فن فراگرفت. سپس به نجف رفته و مدتی اندک در حوزۀ درس فقه و اصول شیخ مرتضی انصاری حاضر شد و پس از وفات او نزد میرزا محمد حسن شیرازی تلمذ نمود و پس از آنکه میرزای شیرازی به سامرا مهاجرت فرمود صاحب ترجمه بتدریس جمعی از طلاب دینیه اشتغال ورزید تا شمارۀ حاضرین حوزه اش از هزار تن متجاوز گردید و صد و بیست تن از آن جمله مجتهد مسلّم بودند و در اواخر، آوازه اش عالمگیر و مسلّمِ بُرنا و پیر و مرجع تقلید امامیه بود و به خلع محمد علی شاه قاجار و وجوب اتحاد مابین امت اسلامیه حکم قطعی داده و در نجف الاشرف سه مدرسه بنا نهاد و تألیفات مُنیفۀ او بدین شرح است : سَبُکتَـگین، ناصرالدین، نام پدر سلطان محمود غزنوی. از پیِ «تقلید» وز رایاتِ نَقل مثنوی معنوی ******* تَقْليد (اصطلاح فقهى) ******* چشم داری تو به چشمِ خود نگر مثنوی معنوی |
|||
|