یادگارِعُمر آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان پنج شنبه 21 آذر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی
محمّد بن اسحاق یا ابن اسحاق محمد بن اسحاق بن یَسار، مکنی به ابوعبدالله یا ابوبکر. اول کسی است که در اسلام در مغازی و تواریخ تصنیف ساخت و او از جملۀ تابعین بود و صدوق و امین و گویند که جد او یسار مولای مصطفی علیه السلام بود و بعضی گویند مولای قیس بن مخرمة بن المطلب بن عبدمناف بود و او را قرشی از آن گفتندی که از موالی قریش بود. پنج شنبه 21 آذر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی
یزید بن خَذّاق یزید بن خَذّاق عبدی از قبیلۀ بنی عبدقیس، شاعر دورۀ جاهلی و معاصر عمرو بن هند بود. ابوعمرو بن علاء گفته است که او نخستین شاعری است که در نکوهش دنیا شعر سروده است. *** يَزِيد بن خَـذّاق هل للفتى من بنات الدهر من واق قال أبو عمرو بن العلاء : قَتلی. پنج شنبه 21 آذر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی
أنزعت منك الرحمة...؟ قال ابن إسحاق: پنج شنبه 20 آذر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی
متن عربيِ زیر در کتاب نصب حجرالاسود به دست مبارک رسول اکرم (ص) قال ابن إسحاق : چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی
محمّد رسول الله (صلّی الله علیه و آله) محمد (ص) بن عبدالله بن عبدالمطّلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لوی بن غالب بن فهر بن مالک بن نصر بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان، مکنی به ابوالقاسم، پیغمبر اسلام. مادر آن حضرت آمنه دختر وهب بن عبدمناف بن زهرة بن کلاب بن مره قرشی زهری است. هنگامی که حضرت محمد (ص) متولد شد پدرش عبدالله درگذشته بود و گفته اند که آن حضرت به هنگام مرگ پدر هفت یا بیست و هشت ماهه بود. تولد آن حضرت در عام الفیل (اواسط قرن ششم میلادی) (٥٧١ م)، روز دوشنبه دهم یا دوازدهم ربیع الاول و مشهور بین شیعۀ امامیه هفدهم همین ماه است. پس از ولادت، زنی از سعد بن بکر را به نام حلیمه دختر ابی ذؤیب برای شیر دادن او انتخاب کردند. در شش سالگیِ آن حضرت مادرش آمنه درگذشت و از آن پس حضرت محمد(ص) به کفالت جد خود عبدالمطلب درآمد و چون به هشت سالگی رسید عبدالمطلب نیز درگذشت و ابوطالب عمِّ وی سرپرستی او را به عهده گرفت. محمد(ص) با عم خود سفری چند به شام رفت و در این سفرها بود که کفایت و امانت او زبان زد شد. خدیجه دختر خویلد که زنی مالدار بود و جماعتی از مردان را برای ادارۀ امور بازرگانی خویش در خدمت داشت صداقت و امانت محمد(ص) را شنید از وی خواست که به اتفاق میسره غلامش مال التجاره ای را که آمادۀ حمل بود برگیرد و به شام برد. محمد(ص) این درخواست را پذیرفت و چون بازگشت خدیجه از او خواست که وی را به زنی بگیرد و او پذیرفت. از خدیجه چهار دختر به نام زینب و رقیه و ام کلثوم و فاطمه (علیها السلام) و سه پسر به نام قاسم و طاهر و طیب و بروایتی قاسم و طاهر و عبدالله به جهان آمدند. قاسم به مکه درگذشت و او نخستین از فرزندان رسول اکرم است که درگذشته است. خدیجه نخستین همسر رسول اکرم بود و تا او زنده بود رسول اکرم همسر دیگر اختیار نکرد. سپس سوده بنت زمعة بن قیس از بنی عامر را گرفت اما بروایتی ازدواج با وی در سال دهم بعثت در مکه و قبل از ازدواج با عایشه انجام شده است. زنان دیگر حضرت عبارتند از عایشه بنت ابوبکر، حفصة بنت عمر بن الخطاب، زینب بنت خزیمة، ام سلمه بنت ابوانیة بن المغیره مخزومی، زینب بنت جحش الاسدی، ام حبیبه (رملة) بنت ابوسفیان بن حرب بن امیة، جویریة بنت الحرث بن ابوضرار، میمونة بنت الحارث بن حزن هلالی، و صفیة بنت حیی بن اخطب. خدیجه و زینب بنت خزیمة در زمان حیات رسول اکرم به ترتیب در مکه و مدینه درگذشتند. چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی
الحسن بن علي بن أبي طالب(ع) الحَسن بن عليّ چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی
حسن بن عليّ بن إبي طالب (ع) حسن بن علی بن ابی طالب هاشمی قرشی (ع)، ملقب به مجتبی (ع). امام دوم شیعۀ اثنا عشری است و پنجم خلفای راشدین از نظر سنّیان و چهارمین از پنج تن آل عباست. در مدینه بسال سوم هجرت از حضرت فاطمه (س) دختر حضرت پیغمبر (ص) بزاد و بزرگترین فرزندان وی بود، و پس از قتل پدرش علی (ع) در٤٠ ه.ق مردم عراق با وی بیعت کردند و برای ادامۀ جنگِ پدر با معاویه به طرف شام حرکت کرد و در «مسکن» از نواحی انبار با لشکر معاویه روبرو شد، پس با معاویه وارد مذاکره شد و چون معاویه شرایط وی را پذیرفت در بیت المقدس از خلافت استعفا فرمود و این سال (٤١ ه.ق) را بدین سبب «عام الجماعة» خوانند. پس به مدینه گوشه نشینی گزید و همانجا در سال ٥٠ ه.ق درگذشت و یا مخفیانه با زهر کشته شد. وی یازده پسر و یک دختر داشت وسیّدان حسنيّ بدو منسوب هستند. شرح احوال حضرت إمام حسن (ع) و مخصوصاً داستان صلح ایشان با معاویه را کتابهای جداگانه نگاشته اند. شیعیان به حضرتش لقب شبر و به برادرشان حضرت إمام حسین بن علی (ع) لقب شبیر داده اند. چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی
المأْمُون العَبَّاسيّ چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی
مأمون عبّاسيّ مأمون بن هارون الرشید. وی هفتمین خلیفه از خلفای بنی عباسی است که پس از قتل برادرش امین در سال ١٩٨ هجری قمری به خلافت رسید و در سال ٢١٨ وفات کرد. عبدالله پسر هارون ملقب به مأمون هفتمین خلیفه از خلفای عباسیان. از مادری ایرانی (نام مادر ماٌمون مراجل بود.) بود و در موقع مرگ پدر در خراسان اقامت داشت. ایرانیانِ مایل به شیعیان علوی که از ظلم و جور علی بن عیسی حاکم هارون بر خراسان و رفتارهای زشت خلیفه نسبت به آل علی سخت متنفر بودند دور مأمون را گرفتند و او را در مقابل امین که برگزیدۀ سران عرب و مردم بغداد بود تقویت کردند. مأمون به تدبیر و کفایت فضل بن سهل و به سرداری طاهر بن حسین ملقب به ذوالیمینین بر علی بن عیسی سردار سپاه امین به سال ١٩٥ ه.ق غالب شد و در سال ١٩٨ ه.ق بغداد پس از جنگی شدید به دست طاهر مسخر گردید و امین محبوس و سپس کشته شد و مأمون در همین سال ١٩٨ ه.ق در مرو رسماً به خلافت برگزیده شد و فضل بن سهل را به وزارت خویش برگزید. بزرگان ایرانی از جمله آل سهل تمایل داشتند که مأمون یکی از علویان را به ولیعهدی خود انتخاب نماید و به همین جهت مأمون حضرت علی بن موسی کاظم (ع) را به احترام تمام از مدینه به بغداد خواست و ابتدا طاهر سردار مأمون با او به ولیعهدی بیعت نمود و خود خلیفه هم به سال ٢٠١ ه.ق در خراسان آن حضرت را رسماً به این مقام معرفی کرد و به لقب رضا ملقب گردید. مردم بغداد از شنیدن اختیار یک تن علوی به ولیعهدی برآشفته ابراهیم بن المهدی را به خلافت برداشتند و مأمون ناچار آنچه را که درباب انتقال خلافت به آل علی گفته بود انکار کرد و به سال ٢٠٢ ه.ق به سوی بغداد روانه شد و پیش از عزیمت به بغداد دستور داد فضل بن سهل را در حمام کشتند و سال بعد از آن علی بن موسی الرضا (ع) را نیز در طوس به قول مشهور مسموم نمود. مأمون در آخر سال ٢٠٣ ه.ق به بغداد وارد شد و مخالفان از شنیدن خبر ورود او به بغداد متوحش شده گریختند و خلافت دوباره مأمون را مسلّم شد. مأمون از جوانی بر اثر تربیتی که پیش ایرانیها یافته بود علاقۀ شدید به علم و حکمت داشت و در تمام دورۀ خلافت هر وقت مجال می یافت فضلا را به ترجمۀ کتب از یونانی و سریانی و پهلوی و هندی به عربی وامیـداشت و دربار او مرکز اجتماع دانشمندان مذاهب مختلف و محل بحث و مناظرۀ ایشان بوده مأمون در سفر جهاد و به هنگام مراجعت از مصر در نزدیکی طرطوس پس از بیماری مختصری به سال ٢١٨ ه.ق درگذشت. |
|||
|