یادگارِعُمر
درباره وبلاگ


حافظ سخن بگوی که بر صفحۀ جهان ------- این نقش ماند از قلمت یادگارِ عُمر ---------- خوش آمدید --- علی
نويسندگان
جمعه 5 مهر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

 

 ... پیوسته به وضو باشد
 تا مُتَسَلِّح باشد
 و
 شیطان ظَفَر نیابد
 که وضو مؤمن را گرفتن ،
 سدِّ راهِ شیطان است تا بر او ظَفَر نیابد
 زیرا که وضو را نوری است
 که به هر کجا آبِ وضو میـرسد
 آن نور ، نَفت اَندازِ شیطان میـشود
 از اینـجا میـفرماید که الوضوءُ سلاحُ المؤمنِ

پنج شنبه 4 مهر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

 

 ایـن عُــمر بـه بـادِ نــوبـهاران مانَد
 وین عیش به سیلِ کوهساران مانَد
 زِنـهار چُنان بِزی که بعد از مُردَن
 انـگـشـت گَـزیـدَنـی بـه یـاران ماند

 
سرودۀ  امیر محمّد مؤمن اَدائی یزدی رحمة الله علیه

پنج شنبه 4 مهر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

 

 میرزا محمّدعلی خراسانی ملقّب به فردوسیِ ثانی
 
صاحبِ شاهنامۀ نادری
 دربارۀ کُشته شدن نادر شاهِ افشار
 
به سال 1160 ه.ق گفته است :

 سَــرِ شـب ، سَــرِ قَـتـل و تـاراج  داشت
 سَحَرگه  نه تن سَر ، نه سَر تاج داشت

پنج شنبه 4 مهر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

 

 ای که همراهِ مُوافِق به جهان میـخواهی
 آن قَـدَر باش  کـه عـنـقا زِ سَـفَـر باز آید

 
 سرودۀ میرمحمّد معصوم کاشی
 متخلّص به معصوم
 متوفّی در قرن 11 ه.ق
 رحمة الله تعالی علیه

چهار شنبه 3 مهر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی


 ثَــنایـا
 جمعِ ثَــنـیــة .
 راههای سربالا
 در کوه که دشوار باشد .
 
چهار دندان پیشین دو از فوق و دو از تحت .

سه شنبه 2 مهر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی


 قُرَیش نام قبیله ای است .
 پدر این قبیله نضر بن کنانه است .
 این قبیله را قریش نامند از آن جهت که
 گرد حرم فراهم آمده اند... .
 صنف دوم از عدنانیان
 و از دودۀ نضر بن کنانه هستند.
 در وجه تسمیه به قریش اقوالی است .
 گویند
 نضر در دریای فارس در کشتی نشسته بود،
 ناگاه حیوانی عظیم الجثه که آن را قریش میگفتند
 به کشتی نزدیک شد وساکنان کشتی از آن ترسیدند.
 وی تیری برگرفت به سوی آن حیوان انداخت
 و آن را در جای خود متوقف ساخت
 و سپس کشتی بدان جنبنده نزدیک شد
 و نضر آن را گرفت و سرش را برید و به مکه برد
 و به نام آن موسوم گشت .
 و گویند
 فرزندان او به این نام خوانده شدند زیرا که
 بر قبایل چیره گشتند
 و به این جهت نام آن حیوان بر آنان اطلاق گردید زیرا که
 آن حیوان سایر حیوانات دریا را مقهور و مغلوب خود میگرداند.
 و گویند
 قریش از تَقَرّش گرفته شده است ،
 و تقرش بمعنی اجتماع است ،
 زیرا قصی در حکومت خود آنان را گرد آورده .
 و گویند
 از تقرش بمعنی تجارت و بازرگانی اخذ شده ، زیرا
 آنان به شغل بازرگانی مشغول بودند.
 برای قریش ده ریشه است .

 

سه شنبه 2 مهر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی


 

 ... و بعد انگشتان دست را بهم چسبانيد،
 و دو پاى خود را نزديك به هم گذاشت،
 تا به اندازۀ سه انگشتِ باز ميانِ دو پا فاصله بود،
 آنگاه انگشتان پاهايش را به تمامى متوجّه قبله ساخت
 - و پاها را از قبله به چپ و راست منحرف نكرد -
 و اين كارها را با حال خضوع و خشوع و تضرّع انجام ميداد،
 پس گفت: «الله أكبر» .

 
قَدْ ضَمَّ أَصَابِعَهُ
 وَ قَرَّبَ بَيْنَ قَدَمَيْهِ
 حَتَّى كَانَ بَيْنَهُمَا ثَلَاثُ أَصَابِعَ مُفَرَّجَاتٍ
 فَاسْتَقْبَلَ بِأَصَابِعِ رِجْلَيْهِ جَمِيعاً لَمْ يُحَرِّفْهُمَا عَنِ الْقِبْلَةِ
 بِخُشُوعٍ وَ اسْتِكَانَةٍ
 فَقَالَ
 اللهُ أَكْبَرُ .

 در وقتِ قیامِ نماز
 قدمها را از یکدیگر دور کردن
 به مقدارِ سه انگشت تا یک وَجَب
 سنّت است .

 مُستحبّ است در حالِ قیام
 
دو پاى خود را کنارِ يكديگر رو به قبله بر زمين گذارد
 چنانـكه پس و پيش نباشند و
 به قدر سه انگشتِ باز تا به قدرِ يك وَجَب،
 پاها را از يكديگر جدا گذارد.

 
... أن يصف قدميه مستقبلا بهما
 متحاذيتين
 بحيث لا يزيد إحداهما على الأخرى
 و لا تنقص عنها.
 ... التّفرقة بينهما
 بثلاث أصابع مفرّجات
 أو أزيد إلى الشّبر.