مقلِّد
یادگارِعُمر
درباره وبلاگ


حافظ سخن بگوی که بر صفحۀ جهان ------- این نقش ماند از قلمت یادگارِ عُمر ---------- خوش آمدید --- علی
نويسندگان
شنبه 31 خرداد 1393برچسب:مقلِّد, :: :: نويسنده : علی

مُقَلِّد

- آن که خود را به بستن گردن بند، زینت کرده باشد.

- عمل کننده بر قول کسی بغیر دلیل.
تقلید کننده و آنکه بر قول کسی بدون دلیل عمل کند.
پس ایست.
آن که از خود تصرفی ندارد.
آن که قول و فعل دیگر را بی تصرف و تعمقی پیروی کند.

- آن که در احکام فقهی تقلید مفتی و مجتهدی کند.
آن که در احکام فروع دین از مجتهدی تقلید کند.
مقابل مقَلَّد و مجتهد.

- اطاعت کننده.
پیروی کننده.

- آن که کاری را به عهده می گیرد. 

- مجازاً به معنی نقال آید.

- آن که به طور مضحکه و مسخره مانند گفتار و کردار کسی عمل میکند و ادا و نوای او را درمی آورد و مسخره و بذله گو و چنگی.
بازیگری که کار یا گفتار یا شکل کسان را چنانکه هست از خود بنماید.