یادگارِعُمر آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان جمعه 13 تير 1393برچسب:, :: :: نويسنده : علی
در بیانِ آنكه، ************** آن یكی الله میگفتی شبی گفت شیطانش : خمش ای سخت رو این همه الله گفتی از عُتو میــنیاید یك جواب از پیشِ تخت او شكسته دل شد و بنهاد سَر گفت : هین از ذكر چون وامانده ای ؟ گفت : لبّیكم نمیـآید جواب گفت او را که : خدا گفت این به من نی که آن اللهِ تو لبّیكِ ما ست ؟ نی تو را در کار، من آورده ام ؟ حیله ها و چاره جوئیـهایِ تو ترس و عشقِ تو كمندِ لطف ما ست جانِ جاهل، زین دُعا، جز، دور نیست بر دهان و بر دلش قفل ست و بند داد مر فرعون را صد مُلك و مال در همه عمرش ندید او دردِ سر داد او را جمله مُلكِ این جهان درد آمد بهتر از مُلكِ جهان زآنکه درد و رنج و بارِ اَندهان خواندنِ بی درد، از افسردگی ست آن كشیدن زیر لب آواز را آن شده آواز صافی و حزین نالۀ سگ، در رَهَش بی جذبه نیست چون سگِ كهفی، كه از مُردار رَست تا قیامت میخورد او پیشِ غار ای بسا سگ پوست، كاو را نام نیست جان بده از بهرِ آن جام، ای پسر صبر كردن بهرِ این، نَبوَد حَرَج زین كمین، بی صبر و حَزمی كس نجَست صبر كن از خورد، كاین زهرین گیا ست كاه باشد، كاو به هر بادی جَهَد هر طرف، غولی همی خواند تو را رهنمایم، همرهت باشم، رفیق نی قلاووز ست و، نی ره داند او حَزم این باشد كه نفریبد تو را، كه نه چربِش دارد و، نی نوش او ************ مثنوی معنوی |
|||
|