ابوهریرة
یادگارِعُمر
درباره وبلاگ


حافظ سخن بگوی که بر صفحۀ جهان ------- این نقش ماند از قلمت یادگارِ عُمر ---------- خوش آمدید --- علی
نويسندگان
چهار شنبه 22 بهمن 1393برچسب:ابوهریرة, :: :: نويسنده : علی

ابوهریرة.
[ اَ هُرَ رَ ]
(اِخ)

عبدالرحمن بن صخر ازدی یا الدوسی.
از عشیرۀ سلیم بن فهم. صحابی است. و او به سال غزوۀ خیبر مسلمانی پذیرفت و در آن غزوه حضور یافت. نام او بجاهلیت عبد قیس یا عبد شمس یا عبد غنم یا عبدالله بن عامر بن عبد شمس یا عبد نهم بن عتبة بن عامر بن حرب و یا عمیر بن عامر بن عبد ذی الشری بن طریف بن کنانه و یا عبدالله بن عامر بن عبدالنشر بود و او چون گربه زیاده دوست داشتی و روزی رسول اکرم صلوات الله علیه او را با بچه گربه ای در دامن بدید این کنیت بدو داد. و او همیشه بدین کنیت افتخار می کرد و گویند علت اختلاف در نام او شهرت بسیاری است که او بدین کنیت داشت بدانگونه که در مدت عمر نام او متروک و فراموش شد. و باز آرند که او فقیرترین اصحاب رسول بود و بهیچ کسب و شغل نمی پرداخت و دائم ملازمت خدمت رسول صلوات الله علیه میکرد و چون حافظۀ او نیز بکمال بود این همه احادیث از وی روایت شده است. و بخاری گوید هشتصد تن از صحابه و تابعین از وی نقل حدیث کنند. در خلافت عمر ولایت بحرین داشت و به روزگار عثمان قضاء مکۀ مکرمه بدو محول شد و بزمان معاویه چندی حکومت مدینۀ رسول میراند و صاحب روضة الأحباب گوید: ابوهریره به أمر عمر به سال بیستم هجرت بغزوۀ روم شد و بروایتی اول کس است از مسلمانان که بغزای روم رفته است و میرخواند در حبیب السیر آرد که بروز قتل عثمان که خانۀ عثمان و همسایگان او را غارت کردند خانۀ ابوهریره نیز که قرب جوار عثمان داشت به یغما رفت. وفات او بمدینه به سال ٥٧ یا٥٩ ه.ق. به هفتاد و هشت سالگی بود. و صاحب مجمل التواریخ و القصص وفات او را در سنۀ ثمان و خمسین (٥٨) آورده درخلافت معاویه و گوید گور او بشام است. و محدثین شیعه بر روایات او اعتماد نکنند چه او در غزوۀ خیبر درک صحبت رسول (ص) کرد و بیش از چهار سال مصاحبت رسول نداشت و از مقربان و نزدیکان نیز نبود معهذا نزدیک پانصد و سه هزار حدیث روایت کرده است لکن اهل سنت و جماعت بمفاد حدیث اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم زبان از طعن او کشیده دارند لکن منقولات ذیل نشان میدهد که این مرد در حیات خویش نیز متهم بوده است چنانکه نوبتی او حدیثی روایت کرد و مروان گفت ما را رها کن گوئی اگر تو و ابوسعید خدری احادیث رسول بیاد نمی سپردند اخبار آن حضرت انقطاع می یافت تو در فتح خیبر ایمان آوردی و بسیار کس از تو پیشتر مسلمانی گرفته اند و بیشتر بصحبت رسول فائز بوده اند. و در الکنی دولابی آمده است: حدثنا المقبری عن ابی هریرة قال انی کنت لاسئل الرجل من اصحاب رسول الله (ص) عن الآیات من القرآن انا اعلم بها منه . ما اسأله الاّ لیطعمنی شیئاً و کنت اذا سئلت جعفر بن ابی طالب لم یجبنی حتی یذهب بی الی منزله فیقول یا اسماء اطعمینا فاذا اطعمتنا اجابنی و باز از ابی رزین روایت آرند که: سمعت اباهریرة یقول فی هذا المسجد: یزعمون انی اکذب علی رسول الله (ص) والله ما ابالی علی ظهر خمار مسحت او علی خفی. در تاج العروس آمده: قیل لأبی هریرة أنت سمعت هذا من رسول الله صلی الله علیه و سلم فقال و ما کان طهوی (
اٌي و ما کان عملي.). و هم دولابی آرد: قال ابوالزعیزعة کاتب مروان، بعث مروان الی ابی هریرة بمائة دینار فلماکان بعد ارسل الیه فقال انه لیس الیک بعثت و انما غلطت فقال ما بقی عندی منها شی ء و اذا خرج عطای فاقتصره.