اهلال.
[ اِ ]
(ع مص)
آواز برداشتن.
برداشتن تلبیه گوی و جز آن آواز را.
بلند گفتن حاج لبیک را و بلند گفتن نام خدا در وقت ذبح کردن.
و منه قوله تعالی:
... و ما أهلّ لغیرالله به ...
ای نودی علیه بغیر اسم الله.
|| برآمدن ماه نو.
|| به آواز گریستن کودک.
|| کشتن بشمشیر کسی را.
|| بریدن بشمشیر.
|| بسوی کام برداشتن تشنه زبان را تا ریق گرد آید.
|| هلال ماه دیدن.
ماه نو دیدن.
بسوی هلال نگاه کردن.
ماه نو دیدن.
************
و قوله:
وَ ما أُهِلَ بِهِ لِغَيْرِ اللهِ
أي:
ما ذكر عليه غير اسم الله،
و هو ما كان يذبح لأجل الأصنام.