بدلیس.
[ ب ِ ]
(اِخ)
شهرکی است به ارمینیه (ارمنستان) با نعمت و مردم و خواسته و بازرگانان بسیار و از آن زیلوهای قالی و غیره و شلواربند و چوب خیزد.
(حدود العالم از مؤلف).
شهری است در آناتولی [آناطولی] (آسیای صغیر) شرقی و در ولایتی به همین نام در کنار رود بتلس، در حدود یازده هزار تن سکنه دارد. این شهر در سالهای اول فتوحات اسلامی فتح شد و از ١٢٠٧ م. بدست ایوبیان افتاد و آنان عده ای از اکراد را در آنجا مستقر کردند.
(دایرة المعارف فارسی).
بتلیس.
[ ب ِ ]
(اِخ)
بدلیس.
نام شهر و ولایتی به آسیای صغیر. این شهر در کردستانِ ترکیه نزدیک دریاچۀ وان واقع شده. کرباس بافی و ظرف نقرۀ آن معروف است. به سال ٢٥ ه.ق. به دست عیاض بن غنم به تصرّف مسلمانان درآمد. در زمان شاه اسماعیل صفوی در تصرّف ایران بود و در زمان سلطان سلیمان به ترکیه بازگشت. ولایت بتلیس نزدیک به ٢٠١١ پارچه قریه را شامل میشود و بر ١٤ قضا و ٤ سنجاق تقسیم شده است که عبارتند از ولایات بتلیس و اخلاط و خیزان و موطیکی و موش و بولانق و ملاذگرد و وارطو و صاسون و سعرد و رضوان و شروان و اروه و غزران و پرواری و کنج و قلب وچباقچور.
(از قاموس الاعلام ترکی).
و رجوع به فهرست تاریخ مغول اقبال و ایران باستان پیرنیا شود.
عمار بدلیسی.
[ ع َم ما رِ ب ِ ]
(اِخ)
از شاگردان شیخ ابوالنّجیب سهروردی. رجوع به عمار یاسر بدلیسی شود.
عمّار یاسر.
[ ع َم ما رِ س ِ ]
(اِخ)
(شیخ ...) بدلیسی. وی از شاگردان شیخ ابوالنّجیب سهروردی بود و نجم الدّین کبری مدّتی از او کسب فیض کرده است.
(از تاریخ ادبیات در ایران تألیف صفا).
رجوع به حبیب السیر و رجال حبیب السیر شود.