یادگارِعُمر
درباره وبلاگ


حافظ سخن بگوی که بر صفحۀ جهان ------- این نقش ماند از قلمت یادگارِ عُمر ---------- خوش آمدید --- علی
نويسندگان
شنبه 15 خرداد 1395برچسب:, :: :: نويسنده : علی

ثُـرَیّا.
[ ث ُ رَی یا ]
(ع ص، اِ)

مصغر ثَروی.

|| (اِخ)

پروین.
(
Les Plَeiades)
پرن.
پرند.
پرو.
پروه.
رَفه.
رَمه.
نرگسه.
نرگسۀ چرخ.
نرگسۀ سقف لاجورد.
و آن منزل سوم است از منازل قمر پس از بُطَین و پیش از دَبَران و آن شش ستاره است برکوهان ثور.
عرب جای آن را بر دنبۀ حَمَل ( ألیة الحَمَل ) توهّم کند و ثریا را نجم نیز نامند. مؤلف غیاث اللغة گوید:
پروین. و آن شش ستاره است (
عدۀ نجوم اين صورت بيش از شش است و آنچه با چشم ديده ميشود شش ستاره است.) متصل همدیگر و آن منزل سوم است ازمنازل قمر در اصل لغت تصغیر ثَروی که صیغۀ مؤنث افعل التفضیل است مشتق از «ثرا» که بمعنی کثرت است چون در ستارگان مذکور قدری کثرتست لهذا بدین اسم مسمی گشت. (از صراح).
و در بیرجندی شرح بیست باب آمده است که تصغیر در ثریا بلحاظ خردی کواکب اوست یا این تصغیر بجهت تعظیم باشد. و ثریا رقیب «اکلیل» است و گویند رقیب «عیوق» است. و منزل سیم است از منازل قمر و آن از آخر بطین است تا هشت درجه و سی و چهار دقیقه و هفده ثانیه از ثور. و این منزلی است میانۀ سعد و نحس نزد احکامیان.
مؤلف یواقیت العلوم گوید:
ثریا و آن در یازدهم تشرین الآخر فروشود- انتهی.

- برج ثریا;
دهان شاهدان و خوبان و نیز برج ثور.
و رجوع به پروین شود.
- کاری به ثریا رسیدن;
یعنی به اوج خود رسیدن و بالا گرفتن.
در مدتی نزدیک کار او به ثریا رسید.
(ترجمۀ تاریخ یمینی).
- مثل ثریا;
مجموع.
گرد.
فراهم.
مجتمع.

|| نامی از نامهای زنان.

|| به استعاره؛ دندان معشوق و گوهر آبدار.