جهد. [ ج ُ ] (ع اِ) توانایی. طاقت. توان. تاب، و گویند بمعنی رنج و مشقت نیز هست چون جهد بفتح جیم. رجوع به جَهد شود.
- جُهدُ المُقِلّ; کوشش فقیر بینوا. تلاش فقیر بیمایه. در حدیث است أيّ الصّدقة افضل، قال: جُهدُ المُقِلّ; أي قدر ما یحتمله حال القلیل المال.