شامت. [ م ِ ] (ع ص) شادی کننده به غم دشمن. کسی که در بلیۀ دیگری خوشحال باشد. شادی کننده بر خرابی و مکروهی کسی.
ج، شُمّات و شوامت.
شامتة. [ م ِ ت َ ] (ع ص) مؤنث شامت. زنی که بغم دشمن شادی کند.
ج، شامتات و شوامت.
|| (اِ)
چهارپای. ستور.
یقال:
لاترک الله له شامتة;
ای قائمة.
ج، شوامت.