خالد بن یزید بن معاویة
خالد بن یزید بن معاویة.
وی پسر یزید بن معاویة است .
توضیح آنکه
یزید را سیزده پسر بود:
معاویة،
خالد،
هاشم ،
ابوسفیان ،
عبدالله اکبر.
عبدالله اصغر.
ابوبکر،
عمر،
عقبة،
حرب ،
عبدالرحمن ،
ربیع ،
محمد.
بعد از یزید پسرش معاویة بن یزید چهل روز پادشاهی کرد و بمرد
و خلافت بنام برادرش خالد مقرر گردید.
طبیعت او از حکومت متنفر بود
و به حکمت و علم و صنعت مائل .
لذا از حکومت اجتناب کرد.
وی سرور استادان فن و عالم وقت بود.
اشعار خوب دارد.
در بنی امیه از او عالم تر نبود
و به سبب دانش او
جدش معاویه
با وجود عقل خود
و کودکی او
در امور خطیر از او مشورت خواستی .
در رمضان سنۀ شصت و شش هجری قمری
مروان در مجمعی خالد را گفت :
«اسکت یا ابن البدنة الاست ».
خالد از این حکایت با مادر شکایت کرد
مادرش گفت :
با کس مگوی تا من او را خاموش کنم .
چون مروان پیش زن رسید،
گفت :
خالد شکایت من با تو گفت ؟
زن گفت :
او با عقل تر است که از این انواع گوید.
مروان ایمن شد
چون شب درآمد،
زن بالش در دهان مروان نهاد
و برو نشست تابمرد.
مرحوم بهار درسبک شناسی آرد:
«در اواسط عهد بنی امیه
مسلمین بوسیلۀ علمائی که زبان سریانی و یونانی می دانستند
شروع به استفاده های علمی کردند
و کتبی زیاد از سریانی
و قسمتی هم از یونانی به عربی ترجمه شد
و بزرگترین مردی که از مترجمان مذکور استفاده کرده
و آنان را تشویق می کرد
خالد بن یزید بن معاویة بود».
حاجی خلیفه
صاحب کشف الظنون
کتب زیر را از آن او میداند
فردوس الحکمة فی علم الکیمیاء.
این کتاب منظومه ای است دارای دوهزار و سیصد و پانزده بیت .
کتاب الرحمة،
کتابی است مشتمل بر چهار فصل :
فصل اول :
در معرفت حجر.
فصل دوّم :
در اوزان .
فصل سوم :
در تدبیر.
فصل چهارم :
در خواص .
کتاب مقالتا مریانس الراهب و آن دو رسالۀ بزرگی است در کیمیاء.
کتاب السر البدیع فی فک الرمز المنیع در علم الکاف
و اوّل آن «اعلم ایها ألاخ ...» است .