یادگارِعُمر آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان پنج شنبه 7 آذر 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی
من اَر به قبله رو کنم، به عشقِ رویِ او کُنم گـر از وطـن سـفـر کنم سفر به سوی او کنم کز احترامِ مولِدَش حَرَم شده ست مُحترم *** اَلا کـه رحـمـت آیـتـی زِ رحـمـتِ علی بود بهشت و هـر چه اندر او عنایتِ علی بود در این ولا بگو نعم، که هست اعظمِ نعم *** شـهـی کـه از لـسـانِ او خـدا کـنـد خطاب را بـه حـبّ و بغضِ او دهد، ثواب را عِقاب را خدیوِ دولتِ عرب امیرِ کشورِ عجم *** بـبـخـشـد از تـبـسُّمی، وجود مُمکنات را زِ لُطف و قهر میـدهد حیات را مَمات را به یک اشاره میـزند بساط کَون را به هم *** بهشت را بهشته ام، بهشتِ من علی بود به غیر دیده داشتن نشانِ اَحوَلی بود به دستِ دیگران دهد کلیدِ گُلشنِ اِرَم *** به زندگی از آن خوشم که زندگی ست دادِ او به عیش و طیش و نیک و بد خوشم در اِنقیادِ او چه در تَعَب چه در طَرَب چه در نعم چه در نقم *** تو ای عليِّ مُرتَضی که نفسِ پاکِ أحمدی زِ هر عِلَل مُنزّهی زِ هر خلل مُجرّدی نبيّ به جسمِ طاهرت خطاب کرده ابن عَمّ *** سرودۀ فؤاد کرمانی
|
|||
|