ابنُ تَیمیّه منسوب به تَیماء، شهرکی به شام.
تقی الدین ابوالعباس احمد بن عبدالحلیم بن عبدالسلام بن عبدالله بن محمد بن تیمیۀ حرّانی (٧٢٨ - ٦٦١ ه.ق.).
تولد او در حران نزدیکی دمشق. پدرش مانند خود او از علمای دینی بوده و از جور مغول گریخته و به دمشق پناه برده است.
ابن تیمیه ابتدا نزد پدر خود و بعض دانشمندان دیگر، علوم اسلامی فراگرفت. در فقه پیرو مذهب حنبلی و در کلام طریقت سلفیان داشت و تجاوز از قرآن و حدیث را روا نمیشمرد، اما چون در مجادله بی باک بود علمای مذاهب دیگر به خصومت او برخاستند. ابن تیمیه فتوی به جهاد با مغول داده و خود در جنگ شقحب حاضر بوده و چندین مرتبه به واسطۀ مخالفت با سلاطین وقت در مسائل سیاسی یا دینی گرفتار حبس و توقیف گردیده. وقتی او را از دادن فتوی منع کردند. در آخر عمر نیز مدتی از مراودۀ مردم ممنوع بوده وفقط برادرش او را خدمت میکرده. در حبس به نوشتن تفسیر و رسائل دیگر اشتغال داشت. دشمنان او وسیله انگیختند تا از کتاب و نوشتن رسائل نیز محروم گردید با وجود این عامه را به او اعتقاد کامل بود چنانکه در تشییع او قریب ٢٠٠ هزار مرد و ١٥ هزار زن حاضر آمدند.
ابن تیمیه با اشاعره و حکما و صوفیه و کلیۀ فِرَق اسلام جز سلفیان معارضه کرده و همه را باطل شمرده و به تجسم معتقد بوده و از ظاهر لفظ قرآن و حدیث تجاوز روا نمیداشته. و زیارت قبور اولیا را بدعت میشمرده چنانکه در این امر او را پیشرو وهّابیان میتوان گفت.
کتب بسیاری نزدیک پانصد جلد به او نسبت داده اند که عدّه ای از آنها در دست است. و از آن جمله است منهاج السنه.
از این خاندان چند تن دیگر به نام ابن تیمیه مشهورند از جمله فخرالدین ابوعبدالله محمد بن ابی القاسم خطیب و واعظ حرّانی (٦٢١ -٥٤٢ ه.ق.). و او راست کتاب تفسیر القرآن و بعض کتب در فقه و نیز دیوانی جامع خطب او، و قطعات اشعاری نیز داشته است. او در بغداد کمال تحصیلات کرده و بیشتر به تدریس تفسیر اشتغال میورزیده است.
ابن تَيْمِيَّة
(661 - 728 ه.ق. 1263 - 1328 م.)
أحمد بن عبد الحليم بن عبد السلام ابن عبد- بن أبي القاسم الخضر النميري الحراني الدمشقيّ الحنبلي،
أبو العباس، تقيّ الدين ابن تيمية :
الإمام، شيخ الإسلام.
ولد في حران و تحول به أبوه إلى دمشق فنبغ و اشتهر.
و طلب إلى مصر من أجل فتوى أفتى بها،
فقصدها،
فتعصب عليه جماعة من أهلها فجن مدة،
و نقل إلى الاسكندرية.
ثم أطلق فسافر إلى دمشق سنة 712 ه،
و اعتقل بها سنة 720 و أطلق،
ثم أعيد،
و مات معتقلا بقلعة دمشق،
فخرجت دمشق كلها في جنازته.
كان كثير البحث في فنون الحكمة،
داعية إصلاح في الدين.
آية في التفسير و الأصول،
فصيح اللسان،
قلمه و لسانه متقاربان.
و في الدرر الكامنة أنه ناظر العلماء و استدل و برع في العلم و التفسير و أفتى و درّس و هو دون العشرين.
أما تصانيفه ففي الدرر أنها ربما تزيد على أربعة آلاف كراسة،
و في فوات الوفيات أنها تبلغ ثلاث مائة مجلد،
منها «الجوامع- ط» في السياسة الإلهية و الآيات النبويّة، و يسمى «السياسة الشرعية»
و «الفتاوى- ط» خمس مجلدات،
و «الإيمان- ط»
و «الجمع بين النقل و العقل- خ» الجزء الرابع منه، و الثالث في 267 ورقة كتب سنة 737 في شستربتي (3510)
و «منهاج السنة- ط»
و «الفرقان بين أولياء الله و أولياء الشيطان- ط»
و «الواسطة بين الحق و الخلق- ط»
و «الصارم المسلول على شاتم الرسول- ط»
و «مجموع رسائل- ط» فيه 29 رسالة،
و «نظرية العقد- ط» كما سماه ناشره، و اسمه في الأصل «قاعدة» في العقود
و «تلخيص كتاب الاستغاثة- ط» يعرف بالرد على البكري،
و كتاب «الرد على الأخنائي- ط»
و «رفع الملام عن الأئمة الأعلام- ط» رسالة،
و «شرح العقيدة الأصفهانية- خ» رأيته في المكتبة السعودية بالرياض،
و «القواعد النورانية الفقهية- ط»
و «مجموعة الرسائل و المسائل- ط» خمسة أجزاء.
و «التوسل و الوسيلة- ط»
و «نقض المنطق- ط»
و «الفتاوي- خ»
و «السياسة الشرعية في إصلاح الراعي و الرعية- ط»
و «مجموعة- ط»
أخرى اشتملت على أربع رسائل :
الأولى رأس الحسين (حقق فيها أن رأس الحسين حمل إلى المدينة و دفن في البقيع)
و الثانية الرد على ابن عربي و الصوفية،
و الثالثة العقود الحرمة،
و الرابعة قتال الكفار.
و لا بن قدامة كتاب في سيرته سماه «العقود الدرية في مناقب شيخ الإسلام أحمد بن تيمية- ط»
و للشيخ مرعي الحنبلي، كتاب «الكواكب الدرية- ط» في مناقبه،
و مثله لسراج الدين عمر بن علي ابن موسى البزار،
و للشهاب أحمد بن يحيى بن فضل الله العمري.