یادگارِعُمر
درباره وبلاگ


حافظ سخن بگوی که بر صفحۀ جهان ------- این نقش ماند از قلمت یادگارِ عُمر ---------- خوش آمدید --- علی
نويسندگان
چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

طَبَرانی. ابوالقاسم سلیمان بن احمد بن ایوب بن مطیر اللخمی الشامی. از محدثان بزرگ و مولد او به طبریۀ شام بوده، به سال ٢٦٠ ه.ق. وی به حجاز، یمن، مصر، عراق و فارس در طلب حدیث سفر گزید، سه معجم در احادیث تصنیف کرد : کبیر، وسط و صغیر، و نیز «تفسیر» و «الاوابل» و «دلائل النبوّة» از تصنیفات اوست و جز آنچه ذکر شد هم تصنیفات دیگر دارد. وفات او به سال ٣٤٠ ه.ق. بوده است. (تاریخ وفات طبرانی ٣٦٠ ه.ق. بوده، و ظاهراً در طبع ارقام ٦٠ به ٤٠ تبدیل شده و سهوی رخ داده است).
ابن خلکان جدّ او را به نام مطیر مصغر مطر یاد کرده، گوید : حافظ عصر خود بود و سی و سه سال در طلب حدیث از شام به سوی عراق، حجاز، یمن، مصر و بلاد جزیرۀ فراتیه پیوسته در حال کوچ بود و سماع بسیار کرد و شمارۀ شیوخ وی به هزار تن رسد. او راست مصنفات سودمند، ازآن جمله است معاجم سه گانۀ او و آن مشهورترین کتابهای وی است. حافظ ابونعیم و خلق بسیاری از او روایت دارند، مولد او به طبریۀ شام بوده، ولی اصفهان را برای سکونت و اقامت برگزید، تا آنکه روز شنبه ٢٨ ذی القعدۀ ٣٦٠  ه.ق. در اصفهان فرمان یافت، و بر این تقدیر یکصد سال زندگانی کرد، برخی هم فوت او را در ماه شوال ذکر کرده اند، والله اعلم. وی را پهلوی مدفن حممة الدوسی از یاران رسول خدای صلی الله علیه و آله و سلم به خاک سپردند.
صاحب معجم المطبوعات نیز ترجمۀ احوال طبرانی را با مختصر تغییری آورده، و در آخر گوید : المعجم الصغیر او شامل دو کتاب است : غنیة الالمعی لابی الطیب محمد شمس الحق، التحفة المرضیة للشیخ حسین بن محسن الانصاری که در دهلی به چاپ رسیده است.
و نیز او راست کتاب الدعوات.

چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

ابوالبقاء. محب الدین عبدالله بن ابی عبدالله الحسن بن ابی البقاء عبدالله بن حسین عکبری، و کنیت او ابوفضیل ادیب نحوی فقیه و حاسب حنبلی. مولد او بغداد به سال ٥٣٨ ه.ق. او در نحو شاگرد ابن خشاب و یحیی بن نجاح بود. وقتی تدریس مدرسۀ نظامیه را با شرط قبول مذهب شافعی بدو دادند و او سر باززد. وی در کودکی به علت آبله نابینا گشت، گویند کتب را بر او میـخواندند و او مطالب را در ذهن خویش فراهم می آورد و سپس به کاتب املا میکرد و طریقۀ تألیف او بدین گونه بود. وفات او در٦١٦ هم به بغداد بود. او راست : شرح کتاب ایضاح ابوعلی فارسی. شرح دیوان متنبّی معروف به شرح عکبری. شرح لمع ابن جنی. شرح مفصل زمخشری. شرح خطب ابن نباته. کتاب اعراب القرآن موسوم به تفسیرالتبیان. کتاب اعراب الحدیث. کتاب اعراب الحماسة. شرح مقامات حریری.

چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

سیوطی. (٩١١ - ٨٤٩ ه.ق.) عبدالرحمن ابی بکر ملقب به جلال الدین، ادیب، حافظ، مورخ، و از اجلۀ علمای اسلامی است. به سال ٨٤٩ ه.ق. در قاهره متولد شد و در آنجا نشو و نما یافت و به تحصیل پرداخت و در هیأت، تفسیر، حدیث، فقه، نحو، معانی و بیان، بدیع و لغت تبحر یافت، سپس به بلاد شام، حجاز، یمن، هند و مغرب سفر کرد و آخرالامر به قاهره بازگشت و به سال ٩١١ ه.ق. در همانجا درگذشت. وی را در محلی به نام «قوچون» خارج باب العراقة دفن کردند. بیش از پانصد تألیف به وی نسبت داده اند و بعضی از آن تألیفات در بین مردم شهرت و قبول عام یافته است و قسمتی از تألیفات او به شرح زیر است :
اختصار کتاب احکام السلطانیه ماوردی.
اختصار کتاب احیاء العلوم.
احیاء المیت بفضائل اهل البیت.
الاخبار المأثورة فی الاطلاء بالنورة.
الاخبار المرویة فی سبب وضع العربیه.
اخبار الملائکه.
آداب الفتوی.
آداب الملوک.
ادب المفرد فی الحدیث للامام البخاری.
ادب القاضی علی مذهب الشافعی.
الارج فی الفرج.
ارشاد المهتدین الی نصرة المجتهدین.
ازالة الوهن عن مسئلة الرهن.
ازهار الاکام فی اخبار الاحکام.
ازهار العروش فی اخبار الحبوش.
الازهار الفائحة علی الفاتحه.
ازهارالفضة فی حواشی الروضه.
الازهار المتناثره فی الاخبار المتواتره.
الازهار فیما عقده الشعراء من الاَّثار.
الاساس فی فضل بنی العباس.
اسباب الحدیث.
اسباب النزول موسوم به لباب النقول.
اسبال الکساء علی النساء.
الاستنصار بالواحد القهار.
اسجال الاهتداء بابطال الاعتداء الاسعاف المبطا برجال الموطا.
الاسفار عن قلم الاظفار.
التهذیب فی اسماءالذئب.
الاسئلة الوزیریة.
الاشباه و النظائر فی الفروع.
الاشباه و النظائر فی النحو.
عین الاصابة فی معرفة الصحابة.
الاعتراض و التولی عمن الا یحسن و یصلی .
الاعتماد و التوکل علی ذی التکفل.
اعذب المناهل فی حدیث من قال انا عالم فهو جاهل.
اعلام الاریب بحدوث بدعة المحاریب.
اعلام النصر فی اعلام سلطان العصر.
الاعلام بحکم عیسی علیه السلام.
اعیان الاعیان.
الاغضا عن دعاء الاعضاء.
افادة الخبر بنصه فی زیادة العمر و نقصة.
الافتراض فی رد الاعتراض.
الایضاح فی اسرار النکاح.
الافصاح فی زوائد القاموس علی الصحاح.
الاقتراح فی اصول النحو و جدله.
الاقتناص فی مسئلة التماص.
آکام العقیان فی احکام الخصیان.
الاکلیل فی استنباط التنزیل.
الفانید فی حلاوة الاسانید.
حاشیه بر شرح ابن ناظم بر الفیه موسوم به المشنف علی بن المصنف.
السیف الصقیل علی شرح ابن عقیل.
بهجة المرضیه فی شرح الالفیه.
الوفیة فی مختصر الفیه.
حاشیه بر تصریح خالد بن عبدالله ازهری موسوم به التوشیح.
شرح الفیۀ عراقی.
الفیه در صرف و نحو و خطو شرح آن، الفیه او موسوم است به فریده و شرح آن (المطالع السعیدة).
القام الحجر لمن زکی ساب ابی بکر و عمر.
الماع فی الاتباع کحسن بسن فی اللغة.
الویة النصر.
قطف الورید که تلخیص امالی ابن درید است.
الامالی المطلقة.
الامالی علی القرآن.
الامالی علی الدرة الفاخرة.
الاناقة فی رتبة الخلافة.
ذیل بر الانباء عن قبائل الرواة تألیف عبدالبر.
الانتصار بالواحد القهار.
لب اللباب فی تحریر الانساب و آن مختصر لباب ابن اثیر و لباب مختصر انساب سمعانی است.
انشاب الکشب فی انساب الکتب.
الانصاف فی تمییز الاوقاف.
انموذج اللبیب فی خصائص الحبیب.
شواهدالافکار.
حاشیه بر تفسیر بیضاوی.
انوارالحلک فی امکان رؤیة النبی و الملک.
الوسائل، تلخیص الاوایل ابوهلال عسکری.
الاوج فی خبر عوج.
الحاوی اللفتاوی.
الحبائک فی اخبار الملائک.
الحبل الوثیق فی نصرة الصدیق.
الحجج المبینة فی التفضیل بین مکة والمدینة.
حدیقة الادیب و طریقة الاریب. مختصر آن به نام نور الحدیقه است.
شرح قصیدۀ حرزالامانی در قراآت.
حسن التسبیک فی حکم التشبیک.
حسن التصریف فی عدم التحلیف.
حسن التخلیص لتالی التلخیص.
حسن السمت فی الصمت.
حسن السیر فی ما فی الفرس من اسماء الطیر و آن ارجوزه ای است مشتمل بر٣٥ اسم.
حسن المحاضرة فی اخبار مصر و القاهرة.
حسن المقصد فی عمل المولد.
حسن النیة فی خانقاه البیبرسیة.
الحصر و الاشاعة لاشراط الساعة.
حصول الرفق باصول الرزق.
حصول النوال فی احادیث السؤال.
مختصر اذکار نووی و شرح آن.
تحفة الابرار بنکت الاذکار.
حلیةالاولیاء.
الحمامة، و آن رساله ای است در تفسیر الفاظ متداوله.
مختصر حیاة الحیوان دمیری.
مختصر خادم الرافعی و الروضه در فروع ناتمام.
خادم النعل الشریف.
الخبر الدال علی وجود القطب و الاوتاد و النجباء و الابدال.
الخصائص النبویة و مختصر آن مسمی به انموذج اللبیب فی خصائص الحبیب.
غایة الاحسان در اسماء اعضا و صفات انسان.
داعی الفلاح فی اذکار المساء و الصباح.
الدراری فی اولاد السرای.
در السحابة فی من دخل مصر من الصحابة.
الدر المنثور فی التفسیر بالماثور.
الدر المنظم فی الاسم الاعظم.
الدر النثیر فی تلخیص نهایة ابن کثیر.
تنزیه الاعتقاد عن الحلول و الاتحاد.
تنزیه الانبیاء عن تسفیه الاغبیاء.
التنفیس فی الاعتذار عن ترک الافتاء و التدلیس.
التنقیح فی مسئلة التصحیح.
توحیه العزم الی اختصاص الاسم بالجر و الفعل بالجزم.
مختصر تهذیب الاسماء و اللغات نووی.
الثبوت فی ضبط الفاظ القنوت.
الثغور الباسمة فی مناقب السیدة فاطمة.
ثلج الفؤاد فی احادیث لبس السواد.
شرح صحیح بخاری موسوم به التوشیح علی الجامع الصحیح.
ترشیح بر صحیح و آن را تمام نکرده است.
شرح صحیح مسلم موسوم به الدیباج.
قوت المغتذی علی جامع الترمذی.
الجامع الصغیر فی حدیث البشیر النذیر.
جامع المسانید.
المنتقی.
الجامع المصنف فی شعب الایمان للامام البیهقی الجامع فی الفرائض.
جر الذیل فی علم الخیل.
جزءالسلام من سید الانام علیه الصلوة و السلام.
جزیل المواهب فی اختلاف المذاهب (ای الاربعة).
الکوکب الساطع فی نظم جمع الجوامع در اصول فقه و شرح آن.
جمع فی الجوامع فی الحدیث.
جمع الجوامع فی النحو.
همع الهوامع.
الجمع و التفریق فی انواع البدیع.
جنی الجنان.
الجواب الاشد فی تنکیر الاحد و تعریف الصمد.
الجواب الحزم عن حدیث التکبیر جزم.
الجواب الحاتم عن سؤال الخاتم.
الجواب الزکی عن قمامة بن الکرکی.
الجواب المصیب عن اعتراض الخطیب.
الجواهر فی علم التفسیر.
الجهر بمنع البروز علی شاطی النهر.
الجیاد المسلسلات.
حاطب لیل و جارف سیل در ذکر شیوخ خویش.
الآیة الکبری فی شرح قصة الاسراء.
الباحة فی السباحة.
البارع فی اقطار الشارع.
البارق فی قطع ید السارق.
الباهر فی حکم النبی علیه الصلوة و السلام فی الباطن و الظاهر.
بدائع الزهور فی وقائع الدهور.
البدر الذی انجلی فی مسئلة الولاء.
البدور السافرة فی امور الاَّخرة.
بدیعیة و شرح آن.
بذل العسجد لسؤال المسجد.
ما رواه الواعون فی اخبار الطاعون.
بذل المجهود لخزانة محمود.
بذل الهمة فی طلب برائة الذمة.
برد الظلال فی تکرار السؤال.
بزوغ الهلال فی الخصال الموجب للظلال.
بسط الکف فی اتمام الصف.
بشری الکئیب بلقاء الحبیب.
بلبل الروضه، مقامه ای است در وصف مصر.
بلغة المحتاج فی مناسک الحاج.
بلوغ الامنیة فی خانقاه الرکنیة.
بلوغ المآرب فی قص الشارب.
بلوغ المآرب فی اخبار العقارب.
تأخیرالظلامة الی یوم القیامة.
الاساس در تاریخ آل عباس.
رفع الباس در تاریخ بنی عباس.
تاریخ الخلفاء.
تحفة الطرفاء باسماء الخلفاء.
تحفة المذاکر فی المنتقی فی تاریخ ابن عساکر.
تأیید الحقیقة العلیة و تشیید الطریقة الشاذلیة.
التبری من معرة المعری، و آن ارجوزه ای است مشتمل بر اسماء سگ.
تبیض الصحیفه بمناقب الامام ابی حنیفه.
التثبیت عند التبییت، و آن ارجوزه ای است در١٧٣ بیت.
التحدث بنعم الله سبحانه و تعالی.
تحذیر الخواص من اکاذیب القصاص.
تحفة الانجاب بمسئلة السنجاب.
تحفة الجلساء برؤیة الله سبحانه و تعالی للنساء.
الدرة التاجیة علی الاسئله الناجیة.
الدرة الفاخرة.
درر البحار فی الاحادیث القصار.
مختصر الدرر.
الکامنة ابن حجر.
درر الکلم و غرر الحکم.
الدرر المنتثرة فی الاحادیث المشتهرة.
درج المعالی فی نصرة الغزالی عن المنکر المتعالی.
الدرج المنیفة فی الاباء الشریفة.
دفع التشنیع فی مسئلة التسمیع.
الدوران الفلکی عن ابن الکرکی.
الدیباج علی صحیح مسلم بن الحجاج.
دیوان شعر.
دیوان الخطب الذراری فی ابناء السراری.
ذم المکس.
ذم زیارة الامراء.
ذم القضاة.
ذو الوشاحین.
الرحلة الفیومیة و المکیة و الدمیاطیة،
الرد علی من اخلد الی الارض و جهل ان الجهاد فی کل عصر فرض.
رسالة فی اسماء المدلسین.
رسالة فی الحمی و اقسامها.
رسالة فی الصلوة علی النبی (ص).
رسالة فی صلوة الضحی.
رسالة فی من وافقت کنیته کنیة زوجته من الصحابة.
رشف الزلال من السحر الحلال.
رصف اللال فی وصف الهلال.
رفع التعسف عن اخوة یوسف.
رفع الحذر عن قطع السدر.
رفع السنة فی نصب الزنة.
رفع شان الحبشان.
دفع اللباس و کشف الالتباس فی ضرب المثل من القرآن و الاقتباس.
الروض فی احادیث الحوض.
روض الاریض فی طهر المحیض.
الروض الانیق فی مسندالصدیق.
مختصر روض و شرح آن.
الروض المکلل و الوردالمعلل.
حاشیه بر روضۀ نووی مسماة به ازهارالفضة.
حاشیۀ صغری بر روضه.
الینبوع و ما زاد علی الروضة من الفروع.
مختصرالروضه (ناتمام).
نظم روضه موسوم به خلاصه و شرح آن رفع الخصاصه.
الریاض الانیقة فی شرح اسماء خیر الخلیفة.
ریح النسرین فیمن عاش من الصحابة ماة و عشرین.
تحفة الکرام باخبار الاهرام تحفة المجتهدین باسماء المجددین.
تحفة النابه فی تلخیص المتشابه.
تحفة الناسک بنکت المناسک.
تحفة النجباء فی قولهم هذا بسراً اطیب منه رطباً.
التخییر فی علوم التفسیر که به سال ٨٧٢ ه.ق. از آن فارغ شده است.
تذکرة المؤتسی بمن حدث و نسی.
تذکرة فی العربیة.
ترجمان القرآن فی تفسیر المسند.
ترجمة النووی والبلقینی.
تزیین الارائک فی ارسال نبینا صلی الله علیه و آله الی الملائک.
تزیین الممالک بمناقب الامام مالک.
التسمیط.
تشدید الارکان فی لیس فی الامکان ان یبدع مما کان.
تشنیف الاسماع بمسائل الاجماع.
تشنیف السمع بتعدید السبع.
التصحیح لصلوة التسبیح.
التضلع فی معنی التقنع.
التطریف فی التصحیف.
تعریف الاعجم بر حروف المعجم.
التعریف بآداب التالیف.
تعریف الفئة باجوبة الاسئلة المائة.
التعظیم و المنة فی ان ابوی النبی صلی الله علیه و آله فی الجنة.
التغلل و الاطفا لنار لاتطفی.
منتخب تفسیر ابن ابی حاتم.
جزء دوم تفسیر جلالین.
تفسیرفاتحه.
تفسیر فریابی.
تقریب القری فی الحدیث.
تشرح التقریب و التیسیر نواوی موسوم به تدریب الراوی.
تذنیب فی الزوائد علی التقریب.
تقریر الاسناد فی تفسیرالاجتهاد.
نظم تلخیص المفتاح و شرح آن موسوم به عقود الجمان.
تمهید الفرش فی الخصال الموجبة لظل العرش.
تناسق.
الدرر فی تناسب السور.
التنبیه بمن یبعثه الله سبحانه و تعالی علی راس کل مائة.
تنبیه الغبی فی تنزیه ابن العربی.
وافی شرح تنبیه شیخ ابواسحاق.
مختصر تنبیه.
و رجوع به حسن المحاضرة فی اخبار مصر و القاهرةصص ١٥٩ - ١٥٤ شود.

چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

إِذا مَا اللَّيلُ أَظلَمَ كابَدوهُ
فَيُسفِرُ عَنهُم وَ هُم رُكوع‏ُ

أَطارَ الخَوفُ نَومَهُم فَقاموا
وَ أَهلُ الأَرضِ فِي الدُّنيا هُجوع‏ُ
           

چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

قال النّبيّ :

مَـا نَـقَـصَ مَـالٌ مِـنْ صَـدَقَـةٍ.

عبدالله بن جعفر بن ابی طالب ملقّب به «بحر الجود»

عبدالله بن جعفر بن ابی طالب بن عبدالمطلب الهاشمی القرشی. وی صحابی است و به سال ١ ه.ق. در حبشه متولد شد. او نخستین مولود مسلمانان در حبشه است. مردی کریم بود و شعراء وی را مدح میـگفتند. در جنگ صفّین از امیران لشکر علی (ع) بود. به سال 80 ه.ق. درگذشت.

عَبْد الله بن جَعْفَر (1- 80 ه.ق 622 - 700 م) عبد الله بن جعفر بن أبي طالب بن عبد المطلب الهاشمي القرشي : صحابي. ولد بأرض الحبشة لما هاجر أبواه إليها. و هو أول من ولد بها من المسلمين. و أتى البصرة و الكوفة و الشام. و كان كريما يسمى «بحر الجود». و للشعراء فيه مدائح. و كان أحد الأمراء في جيش عليّ يوم «صفين» و مات بالمدينة.

چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

جعفر بن ابی طالب بن عبدالمطلب بن هاشم (٨ ه.ق.) مشهور به جعفر طیار از صحابیان شجاع هاشمی و برادر امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و ده سال بزرگتر از او بود و از نخستین گروندگان به اسلام به شمار میـرفت زیرا پیش از درآمدن پیامبر (ص) به دارالارقم اسلام آورد و هجرت دوم به حبشه به پایمردی وی صورت گرفت و چندان در آنجا بماند تا پیغمبر به مدینه رفت، آنگاه به نزد وی شتافت و پیغامبر در این هنگام (سال ٧ ه.ق.) در خیبر بود. جعفر در وقعۀ مؤتة در بلقاء (از سرزمین شام) حضور یافت و از اسب فرود آمد و به جنگ پرداخت و سپس درفش مسلمانان را بر دوش گرفت و در پیشاپیش صفوف آنان به راه افتاد، اما دست راستش قطع شد آنگاه درفش را به دست چپ گرفت ولی آن دست را نیز قطع کردند. سپس درفش را بر سینه نهاد و چندان صبر کرد که از پای درآمد و شهید شد و در تن او درحدود نود تیر و سرنیزه بود. گویند خداوند به جای دو دست جعفر در بهشت دو بال بدو داد و وجه تسمیۀ او به جعفر طیّار از همین روست. حسان گفته است :

فــلا یــبـعـدن الله قـتـلــی تـتـابـعوا
بـمؤتة، منهم ذوالـجناحین جـعـفـر

چهار شنبه 18 دی 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

باقِلانی. ابوبکر الطیب. استاد علمای زمان خود بود معاصر قادر خلیفه و سلطان محمود غزنوی. از رسول (ص) مرویست که در دین اسلام به هر صد سال عالمی خیزد که وجود او سبب رواج کار دین و اسلام باشد و اهل جهان را استاد و راهنما باشد و علمای حدیث در سدۀ اول عمر عبدالعزیز مروانی و در سدۀ دوم امام شافعی مطلبی و در سدۀ سوم ابوالعباس احمد بن شریح و در سدۀ چهارم ابوبکر طیب باقلانی ... بوده اند.
و صاحب روضات الجنات آرد :
قاضی ابوبکر محمد بن طیب بن محمد باقلانی اشعری بصری، متکلم مشهور، به روایت ابن خلکان امام مذهب شیخ ابوالحسن رئیس اشاعره بود، در بغداد سکونت داشت و تصانیف فراوان در علم کلام دارد و ریاست در این مذهب به او پایان یافت، بین او و ابوسعید هارونی مناظراتی رفته است و قاضی در آن سخن بسیار گفته، قاضی مذکور روز یکشنبه هفت روز مانده از ذی قعدۀ سال 403 ه.ق. وفات یافت و فرزندش حسن بر او نماز گزارد و ابتدا در خانه اش به دروازۀ مجوس سپرده و سپس در مقبرۀ باب حرب دفن شد.
زرکلی در الاعلام آرد :
محمد بن طیب بن محمد شرقی فاسی مالکی در مدینه سکونت داشت. محدث لغوی بود، ازکتب او «مسلسلات» در حدیث و فیض نشرالانشراح حاشیه بر کتاب اقتراح سیوطی در نحو و حاشیه بر قاموس و شرح نظم فصیح ثعلب و شرح کفایة المتحفظ و شرح کافیۀ ابن مالک و شرح شواهد الکشاف و حاشیه بر مطول و رحلة است. او در فارس متولد شد و در مدینه درگذشت .
و سیوطی می نویسد :
از جمله کسانی که در روزگار او [ القادر باﷲ خلیفۀ عباسی ] وفات یافتند، قاضی ابوبکر باقلانی بود.
عالم مشهور قاضی ابوبکر محمد باقلانی متوفی سنۀ 403 ه.ق. مذهب اشعری داشت و در تأیید و ترویج این طایفه کوشش بسیار کرد.
پس از ابوالحسن اشعری شاگردانش مانند ابن مجاهد و دیگران طریقۀ او را دنبال کردند و این طریقه را قاضی ابوبکر باقلانی از آنان گرفت و آن را تهذیب کرد. پس از اوامام الحرمین ابوالمعالی پدید آمد و کتاب شامل را املاء کرد.
ابن خلکان گوید :
قاضی ابوبکر محمد بن طیب بن محمد بن جعفر بن القاسم معروف به باقلانی از متکلمین مشهور بود، ... قاضی مذکور در شنبه هفت روز مانده از ذی قعدۀ سنه 403 در بغداد درگذشت و در یکشنبه به خاک سپرده شد. در مرگ او گفته اند :

انظر الی جبل تمشی الرّجال به
و انظر الی القبر مایحوی من الصّلف
و انظر الی صارم الاسلام مغتمداً
و انظر الی درّة الاسلام في الصّدف

فرزندش حسن بر او نماز گزارد و در خانه اش در درب المجوس دفن و سپس به باب حرب انتقال داده شد.
از کتب او اعجاز القرآن و هامش الاتقان فی علوم القرآن سیوطی است. تولد او به سال 338 ه.ق. بود.
او از اکابر متکلمین عهد عضدالدولۀ دیلمی بود... کتاب اعجاز القرآن و الانتصار و کشف اسرار الباطنیه و ملل و نحل و هدایة المسترشدین از تألیفات اوست. در شصت و پنج سالگی در بغداد وفات یافته، گاهی او را ابن الباقلانی نیز گویند. از مجالس المؤمنین نقل است که از جمله اهل ضلال که در دست شیخ مفید عاجز و مبهوت بودند قاضی ابوبکر باقلانی است که روزی در مناظره شیخ مغلوب شد و مانند مرغ رمیده از شاخی به شاخی می پرید... چون شیخ راه پرواز او را بست. باقلانی خواست حرفی بگوید، گفت : أ لک فی کل قدر مغرفة ؟ یعنی آیا تو را در هر دیگی کفگیری هست ؟ شیخ در جواب گفت : نعم ما تمثلت بادوات ابیک؛ یعنی خوب کردی که دیگ و کفگیر که از ادوات باقلاپزی پدر تو است تمثیل نمودی ... پدر قاضی ابوبکر باقلافروش بوده است.

سه شنبه 17 دی 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

أَدَبُ المَرءِ خَیرٌ مِن ذَهَبِهِ.

سه شنبه 17 دی 1392برچسب:, :: :: نويسنده : علی

خطیبِ قزوینی. جلال الدین قزوینی که لقب دیگر او خطیب دمشق است. از قزوین برخاست و به بلاد روم، یعنی آناطولی رفت و سپس راه دمشق و شام پیش گرفت و در جامع این دو شهر خطیب شد و از آنجا به مصر آمد و تاریخ وفات او 739 ه.ق. است. او را کتب چندی است که معروفترین آنها : «تلخیص المفتاح» و «ایضاح التلخیص» و «سور المرخانی من شعر الارجانی» است.



آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1722
بازدید دیروز : 53
بازدید هفته : 7056
بازدید ماه : 1722
بازدید کل : 167245
تعداد مطالب : 2000
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

Alternative content